ما قویتر میشویم
*پرویز کرمی
نوه دلبندم"ترنم"، چند صباحی ست که به سخن گفتن افتاده و با شیرین زبانی هایش، چیزهای زیادی به من یاد می دهد. مدتی است که به حرف هایش به دقت گوش می سپرم تا نکته بکر و هوشمندانه ای از آن بیابم و زاویه نگاهم را به زندگی بهتر کنم. او به تازگی خواندن عددها را آموخته است و در نخستین فرصتی که در آغوش من جا خوش کرد، با قلم و کاغذ، سوادم را به بوته آزمایش کشید. و من همانطور که پیش بینی می شد، بازنده بودم. مثلا عدد ۲ را خواست که برایش بنویسم. نوشتم. با شیرین زبانی اش، فهماند که اشتباه نوشته ام. با تعجب نگاه اش کردم. او ساعت روی دیوار را به شهادت گرفت. اعداد ساعت، به لاتین نوشته شده بود و او، اینگونه اعداد را از ما بزرگترها می آموخت. حرفی برای گفتن نداشتم. بعد از آن، بسیار تلاش کردم تا ساعتی بیابم که اعدادش به فارسی باشند. کمتر ساعتی یافتم که اینگونه باشد. این مثال، عمق دوگانگی وضعیت ما را نشان می دهد. یاد سخنان مهم رهبر فرزانه مان افتادم که در آخرین خطبه های نمازجمعه شان همت ملی برای قوی تر شدن ایران را تنها راه ادامه مسیر عزت ایرانیان خواندند و تاکید کردند: «این ملت عزیز و این کشور عزیز به فضل الهی قوی تر نیز می شوند، نه تنها در بعد نظامی بلکه در ابعاد اقتصادی و جهش علمی و فناوری که پشتوانه تحقق این هدف، حضور و صبر و استقامت ملت در صحنه و تلاش و کوشش بی وقفه مسئولان و مردم است.» سوال این است: چگونه می توانیم قوی تر شویم؟ راه اش چیست؟ به کجا باید نگاه کنیم به عنوان چراغ راه؟ چشم اندازمان می باید که کجا باشد؟
مشکلات زیاد است. کسی منکرش نیست. سایه تهدید و تحریم، بلندتر شده است. نامرادی دنیا، عیان تر. امسال، زمستان برای ما سردتر از هر سال دیگری شروع شد. از ترور ناجوانمردانه سردار آسمانی حاج قاسم گرفته تا جانباختن تعدادی از هموطنان در مراسم تشییع شهید سپهبد سلیمانی و همینطور واقعه تلخ و جانکاه هموطنان و مسافران سقوط هواپیمای اوکراینی. دشواری های دوره مقاومت و ایستادگی ملت ایران دربرابر زورگویی ها و بدعهدی ها، آنقدر بزرگ است که هر ملتی را تاب تحمل آن نیست. دور نخواهد بود که تاریخ جهان، این ایستادگی را در کتاب های درسی فرزندان شان، همچون آتشی گرمابخش و امیدآفرین، خواهند گنجاند و نیکی یادش خواهند کرد.
حالا قصه همدلی است و همراهی. انفعال و بی عملی، برای مردم ما بی معناست. ایرانی جماعت، ثابت کرده است که امید و بلندنظری، بخشی از روحیه جمعی و افکار عمومی اش است. ایران، جوان است. همیشه جوان بوده است و جوان هم خواهد ماند. به همین خاطر است که هیچ گاه از پای ننشسته است. از هجوم اسکندر گرفته تا خونخواری چنگیز و آزار دیگرانی که هر یک خواسته اند زخمی بر پیکر مام میهن بزنند و البته زده اند، اما از پا نینداخته اندش. به اعتبار تاریخ و اعتراف تاریخ نویسان، ایران اسلامی، جاودانه خواهد بود.
از جوانان نوشتم تا این نکته را باز هم یادآوری کنم که جامعه ایرانی، بر کاکل جوان ایرانی می چرخد و سرزندگی اش را از حضور این طبقه نشاط انگیز می گیرد. اگر خوب به اطراف و اکناف این سرزمین نگاه بیندازیم، می بینیم که چه کارستانی راه انداخته اند این جوانان. در محیط کاری خودم در همراهی با استارت آپ ها و شرکتهای دانش بنیان و در برنامه کارآفرینی میدان مشاهده می کنم حضورشان پر از خلاقیت است و ایده امید و نوآوری. پر از خدمت است و دغدغه و سازندگی. پر از عشق است. پر از شور. اینها را دنیا کم دارد. این ثروت عظیم، هزاران بار از نفت و گاز و سنگ و آهن، قیمتی تر است. می خواهم بگویم که ما قدر تک تک این جوانان را می دانیم. قدر حتی کودکان و نونهالان وطن را نیز می دانیم و عاشقانه، جانسپارشان هستیم تا قد بر افرازند و چالاک و ستبر، به میدان بیایند و این خاک پاک را زیباتر کنند. هنوزاهنوز، داغ از دست دادن عزیزان نخبه مان در هواپیمای اوکراینی در کنار بهت از دست دادن سپهبد سلیمانی قهرمان ایران و اسلام، در گوشه قلب مان جا خوش خواهد کرد. اما ما مرد و زن روزهای سخت ایم. مردم لحظه های دشواریم. اهل ایستادن در برابر توفان. این حادثه هایی که ناخواسته بر گریبان ما چنگ انداخته اند، سبب نخواهد شد که از سرعت و حرکت شتابان مان به سوی قله های پیشرفت، باز ایستیم. اکنون در آستانه چهل و یکمین فجر انقلاب اسلامی داشته ها و دستاوردهای ما در حوزه علم و فناوری زبانزد خاص و عام شده رتبه ۱۶ تولید علم دنیا و رتبه های تک رقمی در علوم و فناوری های راهبردی رسیدن به نقطه ۵۰۰۰ تایی در شرکت های دانش بنیان ۶۰۰۰ استارتاپ ۱۰۰۰ و شرکت خلاق، اکثر نیازها و خواسته های مردم مناطق کشور را در نوردیده اند و حضورشان را با قدرت بر کرسی نشانده اند. نقطه اتکای ما برای «قوی تر شدن» ایران، همین جوانان و علم و فناوری و جسارت و شجاعت شان است که مطمئن و راهگشاست. آن دیگران، شاید نفت ما را بتوانند تحریم کنند و صادرات اش را به صفر برسانند، اما با این جوانان امروز و فردا چه خواهند کرد؟ حتی آنهایی که برای توانمندتر شدن به هجرت رو می برند و نظام هم در راستای سیاست چرخش نخبگانی، حمایت شان می کند، یک به یک هر روز و هر هفته، به آغوش وطن باز می گردند و با افتخار، راه های هر چه بهتر سربلندی مملکت شان را پی می گیرند. با اینان چه می کنند آن جباران تازه به دوران رسیده؟
تاریخ و جغرافیای سرزمین ما، شفاف و دقیق به همه ما می آموزاند که هیچ بن بستی برای ایرانیان وجود ندارد. ما راه مان را خواهیم رفت؛ راهی که هم برای خودمان و هم دیگران، خوشایند و صواب است. به "ترنم" تازه به سخن افتادم که نگاه می اندازم، فوج امید و مسوولیت، هر دو به یکبار تمام وجودم را فرا می گیرد. برای «قوی تر شدن»، سخت محتاج اینها و جوانان مان هستیم. ضعف ها و نارسایی ها را می باید که هر چه سریع تر از پیش روی شان برداریم تا آینده ی سربلندانه فردا را شفاف تر و وسیع تر به نظاره بنشینند. ایران اسلامی عزیز، همیشه جوان و قوی خواهد ماند، همانگونه که در گذر سال ها و قرن ها و هزاره ها مانده است. چرا که در پس آتش و دود حوادث، ققنوس وار، سر از خاکستر زمانه بر افراشته و تازه تر و نیرومندتر و امیدوارتر، بر بساط این بوم، بال گشوده است. ایران، همیشه می ماند، پس ما به او مدیون و محتاج ایم. همدلی و همراهی همه ما، بیش از پیش، به ایران سزاوارترمان خواهد کرد. «آنچه نگاه به نخبگان را بهعنوان یک فریضه و واجب غیرقابل اجتناب بر همهی مسئولان لازم می کند، یک هدف بزرگ است... آن هدف عبارت است از تبدیل کشور ایران به کشوری پیشرفته، قدرتمند، شریف، صاحب حرف نو در مسائل بشری و در مسائل بینالمللی.» (رهبر فرزانه انقلاب، بیانات در دیدار نخبگان علمی، ۲۸ آبان ماه ۱۳۹۵)
*مشاور رئیس بنیاد ملی نخبگان