مستندهای زیستمحیطی با کمبود کارهای پژوهشی مواجه هستند
سومین جلسه از سلسله نشستهای مواجهه سینمای ایران با مسائل و بحرانهای زیست محیطی و اقتصادی کشور با محوریت نقد و تحلیل سینما بر اساس مسائل و چالشهای زیستمحیطی تحت عنوان «آسیبشناسی کمنمایی بحرانهای زیست محیطی در سینمای ایران» با حضور دکتر صادق صالحی (دانشیار دانشکده علومانسانی و اجتماعی دانشگاه مازندران)، هادی آفریده (پژوهشگر سینمای مستند) و کمیل سوهانی (کارگردان مستند مادرکشی) و به دبیری دکتر عبدالله بیچرانلو (عضو هیاتعلمی گروه ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران)، روز سهشنبه اول بهمن ۹۸ در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در ابتدای این برنامه، کمیل سوهانی با توضیح درباره چرایی کمنمایی بحرانهای زیستمحیطی در سینما اظهار کرد: اگر بخواهیم این مساله را بهعنوان یک پدیده اجتماعی بررسی کنیم، نمیتوانیم پاسخ آن را در بخش سینما بیابیم. چنین پرسشهایی نیاز دارند که در یک بستر تاریخی، اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار گیرند. سینما یک جزیره دورافتاده از جامعه نیست که پرسش از کمکاری آن در زمینه محیطزیست نیز داشته باشیم. این مساله که سینما در این زمینه کمکار بوده، درست است اما پاسخ این مساله در سینماگران و یا مخاطبان آنها نیست. به عبارت دیگر، باید به بستر تاریخیای که به این نوع نگاه در سینمای ایران منجر شده، مراجعه کنیم. واقعیت این است که ما نهتنها با آسیبهای محیطزیست با تاخیر مواجه شدیم، بلکه با خود مساله توسعه و مدرنیته نیز با تاخیر مواجه شدیم. این تاخیر در مواجهه با مدرنیته، بهطور طبیعی مواجهه با آسیبهای آن را نیز، با تاخیر مواجه کرده است.
کارگردان مستند مادرکشی با اشاره به تفاوتهای سینمای جهان و سینمای مستند محیطزیست ایران، درباره تشریح علل پیشتازی سینمای جهان در این زمینه تصریح کرد: در سینمای جهان نمونههای بسیار موفقی وجود دارد که به بحرانهای مختلف پرداختهاند ولی سینمای ایران اینگونه نیست. تا قبل از ۱۹۵۰ میلادی، مسائل محیطزیست در دنیا مسائل محلی بود اما از سال ۱۹۶۰ به بعد، این مسائل از حالت محلی خارج شد و از این زمان بود که اندیشمندان تحت عنوان مکتب انسانمحوری به فکر تدوین پارهای از اصول انسانمحور افتادند. این فرآیند طی زمان، به رشد و بلوغ رسید و مکاتب طبیعتگرایی، عامگرایی و کلگرایی اخلاقی به ترتیب در آن متولد شدند که نهایتاً مکتب آخر اعلام کرد اجزاء محیطزیست، جدا از هم نیستند و همه آنها یک کل را تشکیل میدهند. این یک مسیر طولانی است که بین جامعه اندیشمندان طی شده و بنابراین طبیعیست که سینمای آنها نیز به این مسائل بپردازد. لذا ما باید پیش از آنکه بخواهیم از سینماگران بپرسیم که چرا محیطزیست، دغدغه آنها نیست، ابتدا باید از جامعهشناسان و فلاسفه بپرسیم که چرا محیطزیست دغدغه آنها نیست. بنابراین این تاخیر در مواجهه سینمای ایران با مسائل محیطزیست، به تاخیر جامعهشناسان و فلاسفه ما برمیگردد.
هادی آفریده، سخنران دوم این برنامه کمنمایی بحرانهای زیستمحیطی در سینمای ایران را با نوع نگاه سیاستگذاران به این مقوله مرتبط دانست و عنوان کرد: اگر این سوال مطرح میشود که چرا در رسانه ما (دیداری، شنیداری و ...) صحبتی از محیطزیست نیست، ابتدا باید بپرسیم که برای سیاستگذار، محیطزیست چیست و چه معنایی دارد. اصولاً فعالیتهای اجتماعی محیطزیستی در کشور ما، باری به هرجهت هستند و به شکل مناسبتی انجام میشوند. لذا کار تاریخی ریشهای پژوهشی انجام نمیشود؛ کار برای مستندسازها و سینماگران سخت است چون ریشههای علمی و کارهای پژوهشی کم است. اگرکاری هم انجام شده، به فراخور علاقه و اولویتهای کاری افراد بوده است. در این مسیر، هنجارهایی بوده که تبدیل به ناهنجاری شده و همین مساله برای تولید علم مانع ایجاد کرده است. ساختن مستند زیستمحیطی درایران کار سخت و پرخطر و اغلب اوقات، بینتیجه است. بهگونهای که گاهی پس از طی کردن مسیر پر فراز و نشیب تولید، در مرحله پایانی، نمایش آنها به دلیل ملاحظات دولتی و محدودیتهایی که در این زمینه وجود دارد، دچار وقفه میشود. بنابراین تولید علمی صورت نمیگیرد و همین موضوع باعث میشود درجا بزنیم و حرکت روبه جلو نداشته باشیم.
بخش سوم این برنامه به سخنرانی صادق صالحی درباره دلایل کمنمایی مسائل زیستمحیطی در سینما اختصاص داشت. صالحی با بیان اینکه مساله محیطزیست در جامعه ما، یک مساله جدی اجتماعی نیست، گفت: درست است که مساله محیطزیست در جامعه ما در سطح گروهها و اجتماعات ( groups & communities ) دغدغه است ولی نمیتوان این دغدغه را در سطح کل جامعه دید. ابتدا مسائل زیستمحیطی برای ما مطرح نبود چون در فضای آن قرار نداشتیم. وقتی لندن در سالهای دهه ۱۹۶۰ با بحران آلودگی دست و پنجه نرم میکرد، ما درکی از این موضوع نداشتیم. اما ما نیز به تدریج در فضای تجربی ملموس که برای آنها اتفاق افتاده بود، قرار گرفتیم. بنابراین این عینیت بیرونی است که باعث شده همه اعلام کنند که آلودگی زیستمحیطی، یک مساله است.
دانشیار دانشکده علومانسانی و اجتماعی دانشگاه مازندران با اشاره به دلیل جدی نبودن مسائل زیستمحیطی در سطح جامعه، درباره راهکارهای تبدیل این موضوع به «مساله» جامعه اذعان کرد: ما در تبدیل مسائل زیستمحیطی به مسائل جامعه مشکل داریم. رفع این مشکل، کار و هنر دانشمندان علومطبیعی را میطلبد که یافتههای خود را به زبان جامعه تبدیل کنند. چراکه این کار در تخصص محققان علوماجتماعی و انسانی نیست. از طرف دیگر مشوقهای اقتصادی لازم است تا از کسانی که در این مسیر فعالیت میکنند، حمایتهای مالی و اقتصادی شود. او همچنین با بیان اینکه توقع صرف از سینماگران، یک توقع غیرمنطقی است ادامه داد: ما محتوای تولیدشده در این زمینه نداریم. بنابراین توقع ما یک توقع غیرمنطقی است. وقتی محتوایی نداریم، راجعبه چه چیزی میخواهیم صحبت کنیم؟ لذا توقعی که ما داریم با آنچه که در دنیای غرب طی شده، فاصله زیادی دارد. بنابراین ابتدا باید برای سینما محتوا تولید کرد. چراکه این انتظار زیادی است که از یک تولیدکننده انتظار داشته باشیم که خودش به تنهایی صفر تا صد محتوا تولید کند و اگر هم در این میان خطایی داشت، توبیخ شود.
گزارش از: فریبا رضایی