عمومی | پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات

در سینمای محیط‌زیست، مشکل جذب مخاطب وجود دارد

نشست دوم از سلسله نشست‌های مواجهه سینمای ایران با مسائل زیست‌محیطی، ‌سه‌شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ با حضور دکتر مسعود کوثری (دانشیار گروه ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران)، آرمین ایثاریان (مستندساز محیط‌زیست) و مزدک میررمضانی (فعال زیست‌محیطی) در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.

در بخش اول این برنامه مسعود کوثری درمورد محیط‌زیست و مسائل آن به عنوان مقدمه بحث خود به دو نکته اشاره کرد و گفت: مساله محیط‌زیست نه‌تنها در ایران بلکه درکل جهان تبدیل به یک مساله شده است. نکته دیگر اینکه به قول ژیژک، جامعه اخیر و خطرات آن به‌گونه‌ایست که هرچه آن را دست‌کاری می‌کنیم، مجددا مخاطرات جدیدی به وجود می‌آیند.

او با اشاره به منطقه خاورمیانه درباره مشکلات این منطقه افزود: در منطقه ما، یک مخاطرات خاص نیز وجود دارد. ازجمله بحران آب که کمیسیون آب، ۳۰ سال پیش به آن اشاره کرد و گفت به زودی در منطقه خاورمیانه جنگ آب رخ خواهد داد و نشان داد که این پیش‌بینی درست بوده ولی در سیاست‌گذاری‌های خود به آن توجه نکردیم و به نوعی فریب یک برنامه توسعه غلط را خوردیم که با مجوزهای بی‌شمار، خواستیم که به بهای نابودی منابع آب، مردم را راضی نگه داریم. بنابراین مسائل زیست‌محیطی بدون رودربایستی جزء مسائل مهم کشور هستند که اثر خود را روی پیشرفت و توسعه، سیاست و هم‌چنین نارضایتی مردم می‌گذارند. لذا باید در تمام سطوح و از دوره دبیرستان به آن توجه شود و صرفه‌جویی به‌عنوان یک اصل آموزش داده شود.


از طرف دیگر، رفتار مردم نسبت به محیط‌زیست، رفتار ستمگرانه‌ای‌ست. به‌گونه‌ای که این رفتار ستمگرانه را در محیط‌زیست شمال و زباله‌های آن، در چوب‌بری‌ها و آتش‌زدن جنگل‌ها می‌توانیم ببینیم. بنابراین مساله محیط‌زیست یک مساله چندوجهی‌ست که باید به‌طور جدی به آن پرداخته شود و به جای آموزش شعر انگلیسی در مدارس و دادن پز غربی، نحوه استفاده‌کردن از محیطزیست را آموزش دهیم. بنابراین همه باید در این مسیر سهم خود را به نوعی ایفا کنند. در زمینه سینما نیز، زمانی سینما تفریحی و برای شرکت در جشنواره‌ها بود ولی امروزه سینمای مستند خیلی جدی‌تر شده و از سینمای داستانی نقش بیشتری می‌تواند ایفا کند.

استاد گروه ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران در ادامه به سوالی که مربوط به راه‌حل‌های عملکرد بهتر سینما و رسانه ملی در فضای رقابتی رسانه‌های اجتماعی بود، پاسخ داد: به جای تقسیم‌بندی کشورهای دنیا به شمال و جنوب، می‌توان آن‌ها را به کشورهای امیدوار و کشورهای ناامید تقسیم کرد. رسانه‌های ما در این بخش از کشورهای جهان که ناامید هستند و سیاست‌های آن‌ها نیز ناامیدانه است، فعالیت می‌کنند. کشورهای ناامید کشورهایی هستند که از حل مشکلات زیست‌محیطی ناامید هستند، در واقع در وضعیتی هستند که باعث می‌شود در مقابل مسائلی که آن‌ها را می‌فهمند، واکسینه شوند. بنابراین سیاست‌های آن‌ها، سیاست امروز را به فردا بیفکن، می‌باشد. یک سیاست رخوت یا بی‌توجهی به حل مسائل که متاسفانه آن را هم در کشورهای خاورمیانه و هم در کشورهای آفریقایی می‌بینیم. رسانه‌ها نیز در چنین وضعیتی عمل می‌کنند. ممکن است در این وضعیت، سهم زیادی به رسانه‌های اجتماعی داده شود اما به لحاظ اجتماعی، سم است. ضمن اینکه این رسانه‌های اجتماعی، در نوک زدن و توجه دادن، سریع‌تر از سایر رسانه‌ها عمل می‌کنند، اما در عین حال ممکن است در بلندمدت به دلیل افزایش هراس اجتماعی، اثر عکس داشته باشند. چراکه میزان هراس یا ترسی که از یک موضوع ایجاد می‌شود، اثر مهمی دارد و آن اینکه افراد را در برابر این خطرات و آسیب‌ها، واکسینه می‌کند. بنابراین باید رسانه‌های خود را بر اساس دوران اثر رسانه‌ای و هدفی که در انتقال آن مفاهیم داریم، به آثار کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت تقسیم کنیم و از هرکدام از آن‌ها باتوجه به هدفی که برای آن درنظر گرفتیم، استفاده کنیم.


در بخش بعدی این برنامه آرمین ایثاریان با بیان اینکه آموزش مردم بخش اصلی در مقوله حفظ محیط‌زیست است، عنوان کرد: ما یک فاصله بزرگی میان جامعه الیت و پژوهشگر و عامه مردم داریم. بخش اصلی مردم هستند که باید با هدایت آن‌ها، محیط‌زیست درست حفظ شود که از طریق آموزش می‌توان روی آن‌ها کار کرد که در این میان، سینما می‌تواند بخشی از ماجرا را حل کند. معضل مردم، عدم آگاهی آن‌هاست و رفتار نادرست با طبیعت به دلیل ناآگاهی و جهل آن‌ها رخ می‌دهد. چراکه آن‌ها نمی‌دانند که این کارها، در انتها به ضرر خودشان تمام می‌شود. لذا ماموریت سینمای مستند می‌تواند افزایش آگاهی و جلوگیری از جهل مردم باشد. تحقیقات پیچیده و عمیق دانشگاهی زمانی نمود بیرونی پیدا می‌کند که مردم از طریق سینما از آن‌ها آگاهی پیدا کنند. این کار مثل تکه‌های پازل است که هربخش کار خود را در کنار سایر بخش‌ها انجام دهد. پایه تحقیقات ما در فیلم و ساختن مستند، حاصل پژوهش‌هایی‌ست که استادان و محققان دانشگاه درباره محیط‌زیست انجام داده‌اند. این مساله باعث شده که مستند قابل اتکای علمی تولید شود. این پژوهش‌های سرد که ممکن است برای مردم قابل فهم نباشد را در مستندها دراماتیزه و برای مردم قابل فهم کردم. پس همکاری بخش علمی و مدیا می‌تواند منجر به این شود که این آگاهی را برای مردم به وجود آورد و بخشی از مشکلات ناآگاهی مردم را حل کند.

این مستندساز محیط‌زیست به بحث آموزش نیز اشاره و تصریح کرد: در بحث آموزش باید به دوران کودکی برگردیم و این مساله بایر به نظام آموزش و پرورش رسوخ پیدا کند و فیلم‌های اختصاصی برای سنین کودکان ساخته شود که اگر این آموزش از دوران کودکی شروع شود، شک ندارم که یک پیوستاری شکل می‌گیرد که در تمام طول زندگی آن‌ها، در بروز رفتارهای درست نسبت به محیط‌زیست، بسیار موثر خواهد بود.


مزدک میررمضانی سخنران سوم این برنامه درباره سابقه سینمای محیط‌زیست در جهان گفت: ما فکر می‌کنیم که سینمای محیط‌زیستی یک پدیده جدیدی‌ست. درست است که موج افزایش فیلم‌های محیط‌زیستی مربوط به دوران اخیر است اما از سال ۱۹۰۵ م فیلم‌های با تم و با مبحث محیط‌زیست را داریم. بنابراین این موضوع خیلی سابقه دارد و اگر بخواهیم درمورد تاثیر آن‌ها بر روی مخاطبان‌شان تحقیق کنیم، تحقیق بسیار گسترده‌ای خواهد بود. اما در علوم‌انسانی بررسی این تاثیر کار سختی‌ست. اینکه ببینیم چه مقدار از این تغییر مصرف، تغییر رفتار و تغییر الگوهای اجتماعی دیده شده‌اند. تصویر، انسان‌ها را برای یک هدف، برانگیخته می‌کند. در ایران نیز فیلم‌های زیادی بوده‌اند که باعث شده مردم عکس‌العمل نشان دهند و متاثر شوند. اما درچند قسمت مشکل وجود دارد. مساله اول، اشباع شدن است. امروز آن‌قدر فیلم‌ها، ورودی‌ها و تصاویر زیاد است که دیگر هم آن اثر عمیق را بر روی افراد ندارد و هم نمی‌توان انتظار داشت که آن فیلم، همان تاثیر دهه هفتاد را روی افراد بگذارد. مساله دوم، عادت است. نیازی در درون انسان وجود دارد که به شرایط عادت کند. تغییر این ویژگی نیروی زیادی می‌طلبد و این کاری‌ست که برای محیط‌زیست باید اتفاق بیفتد. مساله سوم نیروهای مخالف است. ما تناقضی بین جمعیت و مساله محیط‌زیست داریم. هرچه جمعیت بیشتر شود آلودگی نیز به مراتب بیشتر می‌شود ولی درحال حاضر ما هم‌چنان به‌دنبال افزایش جمعیت هستیم بدون اینکه به نحوه تامین منابع ازجمله آب برای آن‌ها، فکری شود. آفت بعدی آن است که هنوز در جامعه ما، قوه قضائیه به‌طور جدی وارد مساله محیط‌زیست نشده است. در بسیاری از کشورها، کشتن گونه‌های درحال انقراض، حکم اعدام دارد. ما هنوز به چنین چیزی نرسیدیم که برخی ناشی از آموزه‌های دینی و برخی ناشی از مسائل فرهنگی‌ست. بنابراین همین سینمای مستند راه خوبی‌ست تا بتوانیم رفتارها را تغییر دهیم اما مسائلی نیز وجود دارد که این مساله را سخت می‌کند. ازجمله اینکه ما مشکل جذب مخاطب داریم. در جشنواره فیلم سبز بهترین فیلم‌ها را اکران می‌کنیم ولی مخاطبی ندارند و کسی نمی‌آید. بنابراین اول باید جذب مخاطب کنیم و در مرحله بعد، راجع‌به اثرگذاری آن‌ها صحبت کنیم.


گزارش از: فریبا رضایی