لزوم تبیین رسالت ایران در پژوهش و شناسایی میراث فرهنگی افغانستان
.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، علیرضا انیسی در نشست تخصصی میراث مشترک ایران و افغانستان که همزمان بار رونمایی از کتاب «سر در ورودی غوری مسجد جمعه هرات، افغانستان» با حضور سفیر افغانستان در ایران مدیران، مسئولان و پژوهشگران میراث فرهنگی و گردشگری دو کشور در این پژوهشگاه برگزار شد با اشاره به پیوند های عمیق فرهنگی ایران و افغانستان تصریح کرد:تمامی جوامع مختلف به صورت های گوناگون با یکدیگر در ارتباط هستند و بخشی از این ارتباطات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و غیره است و ایران با افغانستان در بسیاری از این موارد پیوندهای محکم دارد
وی با اشاره به اینکه تاریخ، فرهنگ، زبان و دین مشترک ارتباط های ناگسستی بین دو ملت ایران و افغانستان هستند افزود: بسیاری از این پیوندهای ناگسستنی سبب شد تا به رغم ناملایمتهایی که ۴۰ سال پیش به افغانستان رفت و تاریخ دردناک آنها را رقم زد، پیوندها و علایق دو کشور تاکنون حفظ شود.
انیسی تصریح کرد: با وجود آنکه تاریخ افغانستان تحت عنوان کشوری به نام افغانستان جدید به شمار می آید با این حال این منطقه بخشهایی از حکومت هخامنشیان بوده و در گذر سالیان دور روابط گسترده تاریخی در این منطقه برقرار بوده است به صورتی که حتی در دوره اسلام نیز پیوندهای بین ایران و افغانستان گسترش و حکومت صفاریان، غزنویان و غوریان هرچند طولانیمدت نبودند اما تاریخ مشترکی را برای ما رقم زدند.
وی اظهار داشت: ما و افغانستان از یکدیگر تاثیرات فرهنگی بسیاری گرفته ایم که باعث می شود تا میراثی پدید آید که جزئی از میراث مشترک حوزه ایران فرهنگی است البته این میراث سبب پدید آمدن میراث ملموس و بناهای تاریخی نیز شده که از دورههای کهن بر جای مانده که از آن جمله میتوان به مسجد جمعه هرات اشاره کرد که سمبلهای دوره تیموری را در خود دارد.
انیسی با اشاره به تاریخچه ساخت ، مرمت و بهره برداری از این مسجد گفت: مسجد جامع هرات براساس سنتهای معماری و ارزشهای تاریخی ایران شکل گرفته از این رو ما امروز شاهد رونمایی از کتاب مرمت سردر ورودی غوری مسجد جمعه هرات هستیم که از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه شده و شرحی از یک واقعه تاریخی در حوزه مرمت را به نمایش میگذارد. بخشهایی از این کتاب به مرمت آثار تاریخی در عصر جدید نیز میپردازد.
رئیس پژوهشکده ابنیه و بافتهای تاریخی با بیان اینکه چهره میراث افغانستان به خاطر جنگ پنهان شده است افزود:متاسفانه تنها از افغانستان اخبار، موضوع جنگ به دنیا مخابره می شود این در حالی است که ما نمیتوانیم از آثار بلخ، قزنه و هرات بگذریم بنابراین وظیفه داریم در حفظ، حراست و معرفی این میراث مشترک کمک کنیم.
وی افزود: میراث مشترک با اینکه در دنیا هنوز تفسیر مناسب و دقیقی ندارد اما می توان این میراث را به عنوان میراثی دانست که در اختیار و مالکیت گروه خاصی قرار ندارد و ردپای میراث و فرهنگ چند کشور در آن یافت می شود.
انیسی با یادآوری اینکه هنوز آثار فرهنگی افغانستان به طور کامل شناخته و معرفی نشدهاند تصریح کرد: در کتابی که امروز از ان رونمایی شد یک اصل خوب را می توان در میراث فرهنگی افغانستان مشاهده کرد و آن هم احترام گذاردن به دستاوردهای دوره های گذشته بوده که باید امروزه نیز تکرار شود در همین راستا پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ایران تلاش می کند تا پژوهش هایی در حوزه میراث فرهنگی افغانستان به مستند سازی و معرفی آثار جهت مرمت بپردازد.
وی در پایان از عموم پژوهشگران خواست تا با یک همت جمعی به معرفی میراث فرهنگی افغانستان همت گمارند.
در ادامه این نشست مرتضی حصاری، رئیس پایگاه میراث فرهنگی خلیج فارس با ارائه مقدمهای در خصوص میراث فرهنگی افغانستان دوره پارینهسنگی تا صدر اسلام گفت: گروههای مختلف، اقوام از پشتو تا تاجیک گرفته تا گرجی و غیره در افغانستان زندگی میکنند در این میان سالها حضور شاهد هیاتهای باستانشناسان خارجی ازجمله فرانسه، انگلستان، آمریکا، ژاپن، ایتالیا، روسیه و آلمان در افغانستان بودیم و در این میان جای خالی باستانشناسان ایرانی احساس میشود حتی کوتاهترین زمان نیز شاهد حضور باستانشناسان ایران در افغانستان نبودیم. در این میان افغانستان از سال ۱۹۳۰ کاوشهای مستقل خود را آغاز کرده است.
وی با اشاره به اینکه نباید فراموش کرد که دورههای پارینهسنگی، نوسنگی، مس و سنگ، برنز و مفرغ، هخامنشی، سلوکی، ساسانیان در افغانستان وجود داشته است افزود:ما در ایران کمترین توجهی به این گاهشماری تاریخی نداشتیم. در این میان شاهد میراث مشترکی بین ایران و افغانستان هستیم چنانچه سفال مندیدگ با سفالهای شهر سوخته تشابه دارند. درواقع میتوان گفت افغانستان، پاکستان و جنوب شرق ایران ارتباطات مشترکی با یکدیگر داشتند.
حصاری در ادامه به محوطه مس عینک اشاره کرد و گفت: این محوطه میتواند آغاز فعالیتهای مشترک کاوشهای ایران و افغانستان باشد چراکه این منطقه میراث مشترک متعددی دارد که میتواند مورد توجه قرار گیرد. ایران و افغانستان فرهنگ مشترک تاریخی دارند و میتوانند همکاریهای علمی – باستانشناسی مشترکی با هم داشته باشند. این اشتیاق از سوی ایران وجود دارد و امیدواریم محقق شود.