عمومی | معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری

شناخت اجتماعی و مرزهای آن

محققان شناخت اجتماعی معتقدند که این محیط نیست که رفتار اجتماعی فرد را تعیین می‌کند؛ بلکه رفتار هر فرد، تحت تاثیر ادراک او از موقعیت‌های محیطی و اجتماعی است، ادراکی که خود متاثر از دانش، حافظه، منطق، قضاوت، توانایی حل مسئله و قدرت تصمیم گیری فرد است.

شناخت اجتماعی بیش از آن که یک حوزه تحقیقاتی باشد، یک رویکرد روش شناختی است. بنابراین، تعین مرزهای شناخت اجتماعی بسیار دشوار است. با این وجود چگونگی نحوه فکر کردن انسان‌ها در تعاملات اجتماعی، به عنوان رویکرد شناخت اجتماعی مورد توافق محققان است.

انسان، موجودی اجتماعی است و تنها در تعامل با دیگران می‌تواند به حیات اجتماعی خود ادامه دهد. بنابراین، شناخت اجتماعی انسان‌ها را در دنیای اجتماعی آنها مورد مطالعه قرار می‌دهد. در رویکرد شناخت اجتماعی نه تنها کلیه فرایندهای شناختی که در سطح کلان تعاملات اجتماعی درگیر هستند مورد بررسی قرار می‌گیرند، بلکه تک تک «فرآیندهای ذهنی» درگیر در تعاملات اجتماعی نیز می‌توانند به عنوان موضوع پژوهش در شناخت اجتماعی در نظر گرفته شوند.

مباحث شناخت اجتماعی هم پوشی زیادی با موضوعات روان‌شناسی شناختی دارد و شامل مفاهیمی چون ادراک، حافظه، طبقه بندی، قضاوت، زبان، یادگیری ، هوش، رشد و علوم اعصاب می‌شود. با این تفاوت که شناخت اجتماعی منحصراٌ بر انسان‌ها و آنچه آنها در موقعیت‌های اجتماعی انجام می‌دهند تمرکز دارد .


«انسان دارای آگاهی است که او را قادر به حس فردیت و کنترل اجرایی ذهن خود می‌کند»

شناخت اجتماعی به ما کمک می‌کند تا دنیای اجتماعی خود را بشناسیم و بر آن تاثیر بگذاریم. مطالعات شناخت اجتماعی شامل طیف وسیع پدیده‌هایی است که نه تنها برای هر یک از ما، بلکه در مجموع برای نوع انسان سودمند هستند.

عذار جهانی تابش عضو هیات علمی پژوهشکده علوم شناختی می‌گوید: حافظه، موهبتی است که ما را قادر می‌سازد با کمک یادگیری‌ها و تجاربی که از گذشته اندوخته‌ایم بتوانیم رفتارمان را در مواجهه با محرک‌های محیطی تنظیم کنیم. در واقع، در عین حال که حافظه گذشته را در دسترس ما قرار می‌دهد، به ما امکان می‌دهد که آینده را نیز تا حدودی پیش‌بینی کنیم.

روانشناسان از دیرباز همواره تلاش کرده‌اند با استفاده از متغیرهای کلامی حافظه را بسنجند. معمولاً برای ارزیابی حافظه ابتدا فهرستی از کلمات، جملات یا یک داستان کامل به آزمودنی ارائه می‌شود و سپس برای منحرف کردن ذهن او تکلیف متفاونی به او داده می‌شود. در مرحله آخر از آزمودنی خواسته می‌شود کلمات یا جملاتی را که قبلا به او ارائه شده است به یاد آورد. به آنچه آزمودنی از این طریق به خاطر می‌آورد، حافظه اخباری می‌گویند.

حافظه اخباری را می‌توان به دو دسته تقسیم حافظه رویدادی و حافظه معنایی تقسیم کرد. حافظه رویدادی، یادآوری اتفاقی است که در زمان و مکان معین به وقوع پیوسته و خاطره آن در ذهن فرد باقی مانده است، اما حافظه معنایی بر خلاف حافظه رویدادی، کلی و انتزاعی است.

برای مثال این واقعیت که «علی باهوش است» یک نوع حافظه معنایی است، زیرا کلیّتی در مورد علی بیان می‌کند اما، یادآوری واقعه پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در برابر استرالیا برای صعود به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه یک حتفظه رویدادی محسوب می‌شود. زیرا در زمان و مکان مشخصی رخ داده است.

«پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در برابر استرالیا در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه»

هوش اجتماعی همان هوش هیجانی است. واژه هوش هیجانی برای نخستین بار توسط دنیل گلمن معرفی شد. این اصطلاح به سرعت انتشار یافت و توجه افراد زیادی را به خود جلب کرد. گسترش مفهوم هوش هیجانی این سوال را در اذهان ایجاد کرد که «آیا هوش اجتماعی مجموعه متمایزی از توانمندی‌های هوشی است؟» یا «هوش اجتماعی همان هوش عمومی است که موقعیت‌های اجتماعی را نیز شامل می‌شود»

علی رغم مطالعات فراوانی که تا کنون در این زمینه انجام شده این سوال کماکان بی‌پاسخ مانده است. در این میان موضع محققان شناخت اجتماعی این است که به جای تاکید بر هوش اجتماعی، دانش اجتماعی افراد را باید مد نظر قرار داد.

همچنین دانش اجتماعی، مجموعه اطلاعاتی است که هر فرد در مورد دنیای اجتماعی خود دارد . برخلاف اصطلاح هوش اجتماعی، دانش اجتماعی یک ویژگی یا مجموعه‌ای از خصوصیات قابل اندازه‌گیری نیست، بنابراین نمی‌توان افراد را براساس آن طبقه‌بندی کرد. در عوض، دانش اجتماعی بخشی از هوش کلی ماست که متاثر از میزان دانش و تجاربی است که از دنیای اجتماعی پیرامون خود کسب کرده‌ایم .

شناخت اجتماعی بر این باور است که آنچه دنیای ما را می‌سازد خود ما هستیم. در دنیای اجتماعی هر آنچه وجود دارد ساخته ذهن ما و ذهن جمعی ماست. ما انسان‌ها هستیم که در اجتماع غور می‌کنیم، روابط اجتماعی برقرار می‌کنیم و به هر آنچه در اطراف خود بنا نهاده‌ایم معنا می‌بخشیم. شناخت، تنها به ذهن فردی ما که سعی در فهمیدن و سازگاری با واقعیت‌های دنیای بیرون از خود دارد محدود نمی‌شود. شناخت همچنین، بر آمده از اذهانی است که در کنار ما و همانند ما به پردازش اطلاعات مشغولند و خواهان فهم واقعیت هستند . همانگونه که روانشناسی اجتماعی باعث پیوند روانشناسی به علوم اجتماعی شد، شناخت اجتماعی را نیز می توان اولین گام به سوی علوم اجتماعی شناختی قلمداد کرد. دیری نخواهد گذشت که شناخت اجتماعی مطالعات جامعه‌شناسی، انسان‌شناسی، تاریخ و همچنین علوم سیاسی را متحول خواهد ساخت .

گزارش از مرکز ارتباطات و اطلاع رسانی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری

پایان پیام/۲۵

اخبار مرتبط:

* علوم شناختی به شناخت پدیده های اجتماعی کمک می کند

* علوم شناختی و هنر

* توانمندتر شویم