رازداری و مردم داری دو رکن مهم در کار بهورزان/ ۳۰۰۰ نفر تحت نظر یک بهورز - ۱۳۹۸/۰۹/۰۲
۳۰۰۰ نفر از روستای علویه و عشایر این منطقه تحت نظر بهورز نمونه دانشگاه است.
نامش حمید عباسی است. او دیپلم علوم تجربی و ۶ سال است که به عنوان بهورز فعالیت می کند.
برگزیده شدنش را به عنوان بهورز نمونه دانشگاه تبریک می گویم. ابراز خوشحالی می کند و با لبخند می گوید: فکرش را نمی کردم به عنوان بهورز نمونه انتخاب شوم این نشان لطف و محبت مدیران دانشگاه است.
می گوید: از سال ۹۲ مشغول به خدمت در خانه بهداشت روستا ی علویه بخش کردیان شهرستان جهرم هستم و ۶۰۰ نفر از جمعیت عشایر این منطقه تحت نظر من است. همچنین در کنار آن کارهای بهداشت محیط روستای موسویه بخش کردیان با جمعیت ۱۹۰۰ نفر نیز انجام می دهم.
او با اشاره به چگونه بهورز شدنش می گوید: جذب در رشته بهورزی بر اساس بومی بودن است و با مدرک دیپلم در آزمون ورودی شرکت کردم و بعد از پذیرفته شدن و گذارندن دوره آموزی و چندین مصاحبه، کارم را به عنوان بهورز از سال ۹۰ آغاز نمودم.
می گوید: فعالیت هایی که یک بهورز انجام می دهد بسیار گسترده است مانند مراقبت از اطفال، جوانان، میانسالان، سالمندان و زنان باردار. همچنین واکسیناسیون اطفال، مراقبت از بیمارانی که دیابت و فشار خون دارند، بیماری یابی مالاریا، سل و بیماری های واگیر و غیر واگیر از خدماتی است که توسط بهورزان انجام می شود.
وی رازداری و مردم داری را اساس کار بهورزان می داند و می گوید: یک بهورز جدا از کارهای بهداشتی و درمانی که از وظایفش است باید دوست و فردی قابل اطمینان برای اهالی روستا باشد. این رازداری و حس اطمینان متقابل است که کار بهورزان را به جلو می برد.
به گفته وی دادن آموزش های بهداشتی به گروه های هدف تحت پوشش، انجام فعالیت های بهداشتی محیط روستا مانند بازدید از بهداشت محیط خانوارها، مغازه های روستا، اماکن عمومی و مدارس از کارهایی است که یک بهورز باید انجام دهد.
او از سختی های کار بهورزی می گوید: بهورزان در روستاهای دورافتاده و با شرایط بد آب و هوایی انجام وظیفه می کنند. شغل بهورزی کار آسانی نیست. به دلیل انجام چندین کار به طور همزمان مسئولیت بسیار زیادی به دوش بهورزان است.
می گوید: دوره های آموزشی برای جمعیت تحت پوشش گذاشته می شود مانند آموزش مراقبت های بهداشتی دوران بارداری به زنان، آموزش به سالمندان، دامداران روستا، رابطین بهداشتی و دانش آموزان.
لبخندی می زند و از علاقه اش به شغلش می گوید: همیشه علاقه زیادی به این حرفه داشتم. خدمت به مردم و رفع مشکلات بهداشتی و درمانی آنان حالم را بسیار خوب می کند. رضایت و دعای خیر اهالی روستا بزرگترین پاداش کاری من است. خدا را شاکرم که توفیق خدمت در این شغل را نصیبم کرده است.
خاطرات شیرینش را ورق می زند، باز می گردد به دو سال گذشته و می گوید: مدتی بود که خانمی سالمند از اهالی روستا برای سنجش فشار خون و قند خون خود به خانه بهداشت نیامده بود. روز تعطیل کاری ام بود و مشغول کارهای شخصی ام. به طور اتفافی به یاد این خانم افتادم نگران شدم کیفم را برداشتم و به سمت خانه اش رفتم. در را زدم و با یا الله وارد حیاط خانه شدم. پسر آن خانم سالمند در را باز کرد سلام کرد و از حضور من متعجب شد. گفتم، مدتی است که مادرتان برای پایش فشار خون و قند خون خود به خانه بهداشت نیامده است نگران شدم و گفتم خودم سری به شما بزنم. اتفاقا آن روز حال مادرش خوب نبود. رنگ صورتش برافروخته و فشار خونش بالا بود سریع به اورژانس تماس گرفتم و او را به جهرم انتقال دادند. چند روز بعد آن مادر به اتفاق پسرش به خانه بهداشت آمدند و از من بسیار تشکر کردند که اگر آن روز به خانه شان نرفته بودم؛ متوجه فشار خون بالای خود نمی شد و اتفاق بسیار بدی برایش پیش می آمد.
از رئیس، معاون بهداشتی و مدیر شبکه گسترش و معاون اجرایی معاونت بهداشتی دانشگاه کمال تشکر را دارد و می گوید: این عزیزان همیشه حامی و پشتیبان بهورزان بوده اند و انتخاب من به عنوان بهورز نمونه نشان از لطف ایشان بوده است.