مرکز اسناد پژوهشهای فرهنگی ایجاد میشود
اشاره: پژوهش در لغتنامه دهخدا به معنای پژوهیدن، پیجوئی کردن، بازجستن، تفحصکردن و تحقیقکردن آمده است و به تبع پژوهشگاه مکانی است که محل باز جستن و تحقیق کردن است، تحقیقات و پژوهشهایی که بتواند به کار اهل تحقیق و تفحص بیاید و گره از برخی مشکلات بگشاید یا نظر تحقیقی جدیدی درباره موضوعی ارائه دهد. پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات علاوه بر پژوهش برای یافتن نگاه جدید به برخی از مسائل حوزه علوم انسانی یک وظیفه دیگر نیز به عهده دارد و آن انجام پژوهشهایی است که بتواند در تصمیمگیری سیاستگذاران و تصمیمگیران حوزه فرهنگ روزنه جدیدی بگشاید و تصمیمات این حوزه را به پژوهش گره بزند. دکتر داریوش مطلبی، معاون پژوهشی پژوهشگاه که سالها در حوزه نشر فعالیت کرده است، ضمن تشریح فعالیتهای پژوهشگاه معتقد است طی زمانی که در پژوهشگاه حضور پیدا کرده بر اساس رویکرد دکتر محمد سلگی بر آن شدند تا پژوهشگاه را علاوه بر اینکه به عنوان بازوی پژوهشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تبدیل کنند، فعالیتهای دیگری چون «اطلس جامع دادههای فرهنگی» و «آرشیو پژوهشهای فرهنگ، هنر و ارتباطات» را در دست اجرا دارند. برای اطلاع از جزئیات فعالیتهای جدید پژوهشگاه با داریوش مطلبی گفتوگو کردیم.
در حیطه وظایف معاونت پژوهشی چه تغییراتی ایجاد شده و شما در حال حاضر چه رویکردی را نسبت به گذشته در پیش گرفتید؟
همه پژوهشگاهها بر اساس آیین نامهها و اسنادی که مرتبط با وظایفشان در وزارت علوم تصویب شده، یکسری وظایف مشخص دارند، وظیفه معاونت پژوهشی هم در همه پژوهشگاهها نظارت بر حُسن اجرای فعالیتهای پژوهشی پژوهشگاه است، در کنار آن، یکسری هماهنگیها بین بخشها، واحدها و داخل سازمان با بیرون را بر عهده دارد، اما مهمترین وظیفهاش نظارت بر حسن اجرای فعالیتهای علمی و پژوهشی کل پژوهشگاه است. به طور کلی هر فردی در معاونت پژوهشی به ایفای مسئولیت بپردازد، وظیفه اصلیاش کمک به سیاستگذاری کلان و درست فعالیتهای پژوهشی پژوهشگاه و ایجاد تعاملات پژوهشگاه با درون و بیرون آن است. بنابراین فارغ از اینکه چه کسی مسئولیت معاونت پژوهشی پژوهشگاه باشد، تفاوت چندانی در وظایف و برنامههای پژوهشگاه ایجاد نمیشود، با این حال به عنوان معاون پژوهشی پژوهشگاه، چند کار را بر اساس سیاست کلی ریاست پژوهشگاه دکتر محمد سلگی مطرح کردیم با توجه به اینکه ما در پژوهشگاه دادههای بسیار زیادی داریم که میتواند مبنای برنامهریزی، سیاستگذاری و تصمیمگیری باشد، مانند دادههایی که در طرحهای ملی و پژوهشی مختلف داریم و همه این دادهها به صورت مجزا و بدون اینکه میان آنها ارتباطی باشد، به صورت کاغذی یا کتاب عرضه میشوند و اگر کسی بخواهد مثلا میان دادههای (ارزشها و نگرشهای ایرانیان) و دادههای پیمایش «مصرف کالای فرهنگی» ارتباطی برقرار کند، نمیتواند چنین ارتباطی را شکل بدهد. برای همین در تلاش هستیم یک «اطلس جامع دادههای فرهنگی» ایجاد کنیم که تمام دادههای حوزه فرهنگ اعم از آنچه ما داریم و چه در جای دیگری است، گردآوری کنیم و ضمن دسترسی یکپارچه به دادهها بتوانیم خروجی به صورت گزارشهای ترکیبی از این دادهها بگیریم، برای مثال از دادههای پیمایش «مصرف کالای فرهنگی» اطلاعات مرتبط با استفاده مردم از رسانهها و پیمایش «ارزشها و نگرشها» اطلاعات مرتبط با باورهای اجتماعی یا سیاسی گزارش گرفته شود و میان این دو ارتباط برقرار کنیم که بدون کنار هم قرار دادن دادهها، این نوع گزارشها ممکن نیست. با ایجاد پایگاه دادهها چنین ارتباطی برقرار است و البته دسترسی یکپارچه به دادههای مختلف حوزه فرهنگ امکان تحلیل ثانویه هم امکانپذیر است. نکته دیگر ایجاد مرکزی برای گردآوری پژوهشهای حوزه فرهنگ و هنر است، زیرا چنین مرکزی در ایران وجود ندارد، اگرچه برخی پژوهشگاهها با نگاه کلی، یکسری طرحها و پژوهشهای مرتبط با فرهنگ و هنر را جمعآوری میکنند، اما چون آنها نگاهشان کلی است، جامعیت کافی ندارد؛ لذا هیچ مرکزی وجود ندارد که منابع پژوهشی و آثار حوزه فرهنگ، هنر و رسانه را گردآوری کند، با توجه به اینکه پژوهشگاه جشنواره پژوهش فرهنگی سال را برگزار میکند و هر سال آثار خیلی زیادی برای جشنواره ارسال میشود، به این فکر کردیم که خروجی این آثار را در قالب یک مرکز دسترسی به منابع حوزه فرهنگ گردآوری کنیم و قرار بر این شد که نام آن را «آرشیو پژوهشهای فرهنگ، هنر و ارتباطات» بگذاریم. البته در نهایت در تلاشیم که از لحاظ کپیرایت مشکلی نداشته باشد و آثار متعلق به پژوهشگاه را به صورت دیجیتال دربیاوریم و در دسترس عموم قرار دهیم و آثاری را که نمیتوانیم به صورت دیجیتال در دسترس عموم بگذاریم در کتابخانه پژوهشگاه در دسترس علاقهمندان باشد.امیدوارم در یک زمان دو – سه ساله پژوهشگاه بتواند مرجع اطلاعاتی – پژوهشی حوزه فرهنگ، هنر و ارتباطات باشد.
در پژوهشگاه کارهای زیادی انجام میشود و سالانه بالغ بر صد پژوهش خُرد و کلان در حوزه فرهنگ، هنر و ارتباطات انجام میشود که برخی از آنها تبدیل به کتاب یا گزارش و توزیع میشود، البته این اتفاق برای بعضی از پژوهشها نمیافتد، برای همین در حال برنامهریزی هستیم که این طرحهای پژوهشی در قالب یکسری گزارشهای کوچک پژوهشی یا گزارشهای سیاستی به شکل مطلوب منتشر شود و در اختیار سیاستگذاران، برنامهریزان و مسئولان مرتبط قرار گیرد تا آنها بتوانند مبتنی بر دانش علمی تولیدشده، اقدام به تصمیمگیری و برنامهریزی کنند.
همچنین سال ۹۷ بر اساس ساختار و تشکیلات جدید پژوهشگاه -که به تصویب هیات امنا رسیده است- گروه پژوهشی (فرهنگ مکتوب) به زیرمجموعه پژوهشکده فرهنگ اضافه شده است که یکی از مهمترین ماموریتهای آن برنامهریزی برای انجام پژوهشهای کاربردی در حوزه نشر و کتاب است. در حال حاضر گروه فرهنگ مکتوب تشکیل و اعضای آن مشخص شده است. با تشکیل این گروه تلاش بر آن است که یکسری مطالعات متمرکز در حوزه کتابخوانی، صنعت نشر و حوزههای پیرامونی آن برنامهریزی کنیم و به اجرا دربیاوریم و در همین زمینه علاوه بر پژوهشها ممکن است نشستهایی را پیشبینی و برگزار کنیم.
چه قدمهایی درباره اطلس جامع دادههای فرهنگی برداشته شده و تا چه اندازه به مرحله اجرا درآمده است؟
در واقع «اطلس جامع دادههای فرهنگی» این امکان را به ما میدهد تا دادههایی که به شکلهای مختلف تولید کردیم، به صورت یک دیتای یکپارچه در بیاوریم تا پژوهشگران و مسئولان بتوانند مبتنی بر شرط هایی که تعیین میکنند، از آن داده بگیرند و استفاده کنند. برای مثال فردی میخواهد کاری را در حوزه فرهنگ یا حوزه اجتماعی به شکل عام در استانی مثل سیستان و بلوچستان انجام دهد، میتواند به اطلس دادهها مراجعه کند تا دریابد در این شهر یا شهری با این ویژگی جمعیتی و منطقهای مشخص وضعیت ازدواج، طلاق و حاشیهنشینی، مصرف مطبوعات یا میزان کتابخوانی به چه شکلی است. به عبارتی هر پژوهشگری میتواند با مراجعه به آن، وضعیت موضوعی را در یک شهر یا استان خاص جست و جو و دادههای آن را دریافت کند.
اشاره به آرشیو پژوهشی کردید، چه ضرورتی برای ایجاد یک آرشیو در پژوهشگاه وجود دارد؟ این ایده تا چه اندازه پیگیری شده است؟
در حال حاضر ایدهای درباره یک کتابخانه نسبتا خوب در حوزه فرهنگ و هنر مطرح کردهایم تا به پایاننامههای این حوزه، پژوهشهای پژوهشگاه و خارج از آن و سایر منابع اطلاعاتی مانند فیلم یا آنچه که میتواند به کار پژوهشگران حوزه فرهنگ بیاید، در آن جمعآوری کنیم. به عنوان مثال یکسری طرحهای پژوهشی به پژوهشگاه رسیده که عموما سازماندهی نشده بودند و در حال حاضر سامان یافتهاند، علاوه بر این آثاری که در پانزدهمین جشنواره پژوهش فرهنگی سال در قالب پایاننامه، رساله و کتابهای منتشر شده به دست ما رسید که به مجموعه اضافه کردیم. از طرفی مقدمات دیجیتالسازی یکسری آثار را فراهم کردیم که امیدوارم تا اواسط پائیز، بخش مهمی از طرحهای پژوهشی موجود دیجیتال شود و روی سایت پژوهشگاه قرار گیرد و در کتابخانه دیجیتال پژوهشگاه قابل دسترسی باشد.
از طرف دیگر، نگاهی به کمبودهای منابع پژوهشی داریم و در تلاشیم کمبود منابع را از سازمانهای مختلف جمعآوری و به مجموعه اضافه کنیم و کمکم محیطی را فراهم آوریم تا پژوهشگران با خیال آسوده از منابع ما استفاده کنند؛ هر چند قبلا هم بخشی مهمی از مراجعان کتابخانه پژوهشگاه، عضو هیات علمی یا پژوهشگران بیرونی بودند و اکنون نیز هر کسی که به کتابخانه پژوهشگاه مراجعه کند بدون هیچ محدودیتی میتواند با کارت شناسایی کتاب امانت بگیرد بدون اینکه عضو باشد. به طور کلی کتابخانه پژوهشگاه هیچ محدودیتی برای استفاده افراد مختلف ندارد.
پژوهشهایی که در پژوهشگاه انجام شده تا چه اندازه نیاز به اطلاعرسانی دارد و این پژوهشها چه قدر کاربردی است؟
در واقع جامعه مخاطب منابع پژوهشی دو گروه هستند، یکی گروه مخاطبان فعال که پیگیرند و به شکلهای مختلف منابع را جستجو میکنند و حتی در حد متا دیتا و منابع کتابشناختی شناسایی و با مراجعه به آن بهره میگیرند و گروه دیگر، افرادی هستند که منتظرند اطلاعاتی برایشان ارسال شود تا در جریان پژوهشها و کتابهای جدید قرار بگیرند.
به طور طبیعی افرادی که جزء پژوهشگران فعال هستند و پژوهشی مبتنی بر نیازهای آنها در پژوهشگاه وجود دارد، به پژوهشگاه مراجعه و از منابع استفاده میکنند. یادم است سال ۸۶ یا ۸۷ برای نزدیک به ۱۰ روز هر روز به کتابخانه پژوهشگاه میآمدم و از منابعی که درباره نشر، کپیرایت و نظایر آن استفاده میکردم، اما درباره اطلاعرسانی به گروه دوم مکانیزمهایی داشتیم، مثلا به سازمانهایی که نیازهای مشابه دارند، مثلا مرکزتحقیقات مجلس شورای اسلامی اعلام کردیم، اگر دادههایی نیاز داشته باشند که در منابع پژوهشی ما وجود دارد، حاضر هستیم بسته به نیاز آنها، دادهها را احصاء و در بستههای کوچک اطلاعاتی تولید کنیم و به آنها تحویل بدهیم.
امیدوارم درباره اطلاعرسانی عمومی با تغییراتی که قرار است از لحاظ پویایی و بهروزکردن سایت پژوهشگاه انجام شود، جامعه وسیعتری از منابع اطلاعاتی پژوهشگاه مطلع شوند و بسته به نیازشان از آن استفاده کنند. اگرچه در حوزه پژوهش بیشتر پژوهشگران جستجو میکنند و بعد از شناسایی پژوهشها از آن بهره میگیرند، اما برای سایر جامعه مخاطبان که کمتر در صدد پیگیری پژوهشهای جدید برمیآیند، امید داریم که ایده ما عملیاتی شود و با این رویکرد سازوکارهایی در سایت پژوهشگاه پیشبینی کنیم تا بتوانیم پژوهشها را راحتتر در دسترشان قرار دهیم.
درباره کاربردی شدن پژوهشها چه ایدهای دارید تا پژوهشها صرفا به دلیل یکسری امتیازات علمی و گرفتن ایدههای سفارشی انجام نشود؟
پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات مانند یکسری پژوهشگاههایی که وابسته به یک سازمان مادر هستند وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و وظیفه و ماموریت اصلی آن انجام پژوهشهای بنیادی نیست و طبیعتا مبتنی بر مساله و کاربرد آن، پژوهشهایش را پیریزی میکند. البته گاهی یک پژوهش غیرکاربردی میتواند زیربنای پژوهشی کاربردی باشد.
برنامه ای که از قبل درباره پژوهشهای پژوهشگاه مبنا قرار گرفته، بر این اساس است که پژوهشها مبتنی بر نیازهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد که البته در بعضی دورهها کمرنگ و برخی دورهها پررنگ بوده است، اما تقریبا از دو سال پیش که دکتر محمد سلگی، ریاست مجموعه را عهدهدار شدند و بعد از ایشان، من نیز به پژوهشگاه ملحق شدم، از آنجا که از قبل ارتباط نزدیکی با بدنه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشتیم، تلاشمان بر این شد تا حجم پژوهشهای را که به صورت عام انجام نمیشود و جامعه مخاطب خاصی در وزارت ارشاد ندارد، کمرنگ کنیم و سراغ پژوهشهای برویم که مرتبط با ماموریتهای وزارتخانه است تا بدانیم برای چه قشری تولید میشود و چه گروهی قرار است از آن استفاده کنند. برای همین اکنون بخش زیادی از پژوهشهای ما در زمینه پژوهشهای کاربردی است و حتی دبیرخانه پژوهشهای کاربردی وزارتخانه در پژوهشگاه مستقر است و این پژوهشها به صورت مستقیم بنا بر نیاز سازمان یا معاونتهای وزارتخانه همخوانی نزدیکی دارد. بنابراین در همین زمینه سال گذشته دبیرخانه شورای عالی و پژوهشی وزارتخانه را در پژوهشگاه راهاندازی کردیم و بر آنیم که نیازهای پژوهشی وزارتخانه و سازمانهای مرتبط با آن را تجمیع و مبتنی بر آن، دانش کاربردی تولید کنیم. به این ترتیب روز به روز پژوهشهایی که در پژوهشگاه انجام میشود، برمبنای نیاز وزارتخانه و سازمانهای آن پیش میرود و پژوهشهای کلان و کلی که ربط مستقیم به ماموریتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ندارد، کاسته میشود.
آیا با این رویکرد در عمل هم به بازوی پژوهشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تبدیل شدید؟
در تلاش هستیم که این اتفاق بیفتد. اکنون چند کلانبرنامه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پژوهشگاه پیگیری میشود که در حال انجام یا نهاییشدن طرح پژوهشی است، ۱۸ طرح نیز به صورت خیلی خاص و کاربردی و منطبق با معاونتهای وزارتخانه در دست داریم که تعدادی از آنها به قرارداد رسیده و در مورد برخی از آنها در حال نهاییکردن طرحنامه هستیم و بخش دیگری را فراخوان دادیم تا پژوهشگران طرحنامه خود را ارسال کنند.
همچنین تقریباً اغلب جشنوارههایی را که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مثل جشنواره کتاب سال، فیلم و نظایر آن در حال اجراست، رصد و آسیبشناسی کردهایم و به سازمانها و معاونتهای وزارتخانه فرستادهایم. در واقع ما تلاش میکنیم به نهادی تبدیل شویم که داده، دانش و اطلاعات مورد نیاز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمانهای تابعه آن را تولید کنیم تا بتوانند با تکیه بر دادهها و پژوهشها، سیاستها و برنامههای خود را تبیین کنند.
گفتگو از: ماهرخ ابراهیمپور