منطق دینداری عامه در این فیلم دیده میشود
دومین نشست از سلسله نشستهای تاریخ اجتماعی ایران به روایت سینمای مستند با نمایش فیلم مستند «صحنه آخر» ساخته محمد قاسمپور سهشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۸ با حضور دکتر علی شهیدی (عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران)، محسن حساممظاهری (پژوهشگر مطالعات اجتماعی تشیع و آیینهای شیعی) و محمد قاسمپور (کارگردان) در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در ابتدای این برنامه، محمد قاسمپور با توضیح کوتاهی درباره مستند ساختهشده گفت: ساخت این فیلم از سال ۹۴ شروع شد و تا سال ۹۶ به طول انجامید. وی درباره سختی کار طی این دو سال افزود: اساساً فیلمسازی کار سختیست ولی سختیای که بخواهد من را در طول ساخت اذیت کند، حس نکردم و برعکس، اتفاقات خوبی هم در روند ساخت افتاد.
در ادامه این برنامه علی شهیدی با «متمرکزخواندن» این مستند، اذعان کرد: به عنوان یک مستندبین پروپا قرص معتقدم که این مستند خیلی متمرکز بود؛ متن فیلم، نماها و تصویر همه در راستای هم بودند بدون تصاویر و صحنههای اضافی. وی افزود: خیلی از اوقات ما این همراهی را بین بخشهای مختلف یک فیلم مستند نمیبینیم حتی در میان آثار مستندسازان حرفهای.
شهیدی در توضیح ویژگیهای این فیلم ادامه داد: مهمترین بحث این داستان از منظر فرهنگ مردم ایران، تفاوتیست که به ظاهر این تعزیه با تعزیههای دیگر دارد و آن دخالت مردم در صحنه آخر این تعزیه بود که این موضوع به سنت ایرانیها و تمایل به پایان خوش داستان برمیگردد. ما در حماسه ملی ایران نیز، مشابه همین داستان را در سوگ سیاوش و پایان غمانگیز آن میبینیم که در روایت دیگر یعنی داستان کیخسرو فرزند سیاوش، این روایت تبدیل به یک روایت خوش میشود. شاخصترین نکته از دید تاریخ اجتماعی ایران همین نکته است.
یکی دیگر از مشخصات کار که به عنوان یک درام کامل میتوان آن را معرفی کرد، این بود که حین تماشای فیلم صدای خندههای تماشاگران شنیده میشد و در پایان نیز، اشک آنها را جاری کرد. این مستند، لبخند و اشک، هردو را برای تماشگران ایجاد میکرد که جزء نقاط قوت کار بود و باید به کارگردان آن تبریک گفت. لطف دیگر کار این بود که زندگی واقعی ایرانی را نشان میداد؛ یک زوج جوانی که شرط پیوندشان، نتیجه این تعزیه بود. صداقت در راوی این داستان (یعقوب) بهخصوص زمانی که خود را در بخشی از این مستند، از لحاظ شخصیتی نزدیک به شمر میداند، نکته مثبت دیگر این فیلم است.
در بخش بعدی این برنامه، محسن حساممظاهری با بیان اینکه این کار فقط یک مستند گزارشی نیست اذعان کرد: این مستند وارد لایههای عمیق فرهنگی شده است. دو نکته را به عنوان ارزشهای این مستند میتوان مطرح کرد: ما در این مستند تعزیه را به عنوان یک آیین داریم. تعزیه در متن خود یک آیین است اما از حیث این آیینبودن کمتر به آن توجه شده است که این فیلم از این بعد به آن پرداخته است. به همین دلیل است که برخلاف نمایش و تئاتر، شبیهخوانان مثل نمایشگران، صرفاً نمایشی را بر روی صحنه نمیبرند. آیینهای سنتی فضایی هستند که در آن «آیینگذار»، نقشآفرین است. یک تقسیم نقشی وجود دارد که هر فرد در هر گروه سنی بخشی از آن را ایفا میکند. بنابراین در این آیینِ بازآفرینی و نقشآفرینیست که این اسطوره هرساله تکرار میشود. از طرف دیگر ضمن اینکه این کار یک بررسی تاریخیست، به ابعاد هنری آن نیز توجه شده است. مثل موسیقی تعزیه و ... پس میتوان گفت این فیلم از عهده نشان دادن تعزیه به عنوان یک آیین برآمده و نقطه قوت آن، برجسته کردن جنبه آیینی تعزیه است.
نکته دومی که در رابطه با این فیلم باید گفته شود این است که ما تعزیه را به عنوان جزئی از دینداری عامیانه میبینیم و در این فیلم با این دینداری عامیانه آشنا میشویم. دین عامه متفاوت از دین نخبگان است. نخبگان به قدری به دنبال روایتهای مستند، متقن و معتبر و همچنین انحرافزدایی هستند که در انتها از روایتهای نحیف آنان چیزی باقی نمیماند. شفاهیبودن مهمترین ویژگی دینداری عامه است که اکثر اوقات این دینداری مورد انتقاد نخبگان نیز قرار میگیرد ولی همین دینداری عامه کار خود را میکند. به طور کلی میتوان گفت منطق دینداری عامه و صدای آن را در این فیلم میبینیم.
حساممظاهری با بیان اینکه «عامه دین را زندگی میکنند» سخنان خود را به پایان برد.
گزارش از: فریبا رضایی