مهندسی | دانشگاه صنعتی شریف

گفت‌وگو با مهندس مجید دهبیدی‌پور؛ رئیس پارک علم و فناوری دانشگاه صنعتی شریف

حد فاصل خیابان تیموری تا خیابان آزادی را در گذشته به باغ‌های توتش می‌شناختند و قرار است از این پس علاوه بر نام دانشگاه صنعتی شریف به اسم ناحیه نوآوری شریف هم بشناسندش. اگرچه در تهران باغ‌ها یکی یکی غیب می‌شوند و برج و باروی مال‌ غول پیکر بالا می‌رود اما در اینجا قرار است اگر هم توسعه و ساخت و سازی صورت می‌گیرد در جهت کمک به تولید و پا گرفتن کسب و کاری باشد. مهندس مجید دهبیدی‌پور، رئیس پارک علم و فناوری دانشگاه صنعتی شریف در گفت‌وگویی که با خبرنامه روابط عمومی دانشگاه صنعتی شریف انجام داده از ناحیه نوآوری شریف و آرزوهایش برای آن، دانشگاه و البته ایران سخن گفته است.

اینجا «سیلیکون ولی» ایران است؟
نه اصلا چنین ادعایی نداریم.

چنین ماموریتی هم برای آن تعریف نشده است؟
ببینید سیلیکون ولی قابل تکرار نیست! اگر برنامه‌ها و اسرار سیلیکن ولی را بررسی کنیم به این نتیجه می‌رسیم که این شرکت در خود آمریکا هم قابلیت تکرار ندارد. چون هر چیزی شرایط خاص خودش را دارد و سیلیکون ولی هم در یک شرایط و مقتضیات خاص زمانی و مکانی پدید آمد. ما در واقع ناحیه‌ای در اطراف دانشگاه شریف هستیم که تعداد قابل توجهی شرکت دانش بنیان نوآور را در دل خود جای داده‌ایم و برای آن‌ها فضای رشد و توسعه را فراهم کرده‌ایم.
ناحیه نوآوری عملا جایی است که به طور ارگانیک شکل گرفته و تلاش می‌کند در نزدیکی دانشگاه محیط مناسبی را برای شرکت‌هایی که در مسیر رشد و توسعه هستند فراهم کند. در واقع داستان شکل گرفتن ناحیه نوآوری شریف چیزی شبیه به شکل گرفتن تمدن‌هاست. می‌دانیم که تمدن‌های شهری در کنار رودخانه‌ها شکل گرفتند به این دلیل که دسترسی به آب برای شروع زندگی یک شهر عنصر مهمی بود. الان هم در واقع برای شرکت‌های دانش بنیان و نوپا دسترسی به نیروی انسانی مجرب و کاردان خیلی مهم است و دانشگاه صنعتی شریف هم به هرحال در حوزه منابع انسانیِ نخبه یک معدن طلای گسترده و تمام نشدنی است. طبیعتا حضور دانشگاه شریف در این منطقه باعث می‌شود که شرکت‌ها به خاطر دسترسی به نیروهای انسانی بیایند و این اطراف مستقر شوند. عملا می‌شود گفت که رشد این منطقه هم کاملا ارگانیک و طبیعی است.
واژه ارگانیک را در مقابل رشد هرمونی استفاده می‌کنم. این‌طور نیست که ما به عنوان ناحیه نوآوری شریف مدام به این تنور بدمیم تا رشد فزاینده‌ای برایش ایجاد کنیم.

اگر خیلی خلاصه بخواهید هدف از تشکیل ناحیه نوآوری شریف را بیان کنید آن را در چه عناوینی بیان می‌کنید؟
اگر بخواهم خیلی خلاصه اهدافی که ناحیه نوآوری شریف دنبال می‌کند را بیان کنم باید آن را در دو محور مهم دسته‌بندی کنم. یعنی تمام تلاش ما و مجموعه ناحیه نوآوری شریف این است که این دو اتفاق را رقم بزنیم. اول این که می‌خواهیم کمک کنیم تا شرکت‌های نوپا، شرکت‌های دانش‌بنیان و هر مجموعه‌ای که به این ناحیه کوچ می‌کند فرصت و امکانات مناسبی برای رشد پیدا کند. رشد شرکت‌ها هم در این ناحیه از طریق شبکه‌سازی و تعریف خدمات تخصصی بهتر برای ما تعریف می‌شود. تعریف خدمات تخصصی به این معنی است که مثلا برای ما نیازهای یک شرکت یک ساله که پنج نفر نیرو دارد با شرکت بیست ساله که پنجاه نفر نیرو دارد خیلی متفاوت است و ما سعی می‌کنیم بسته‌های خاص خدماتی متفوت با شرایط هر شرکت را به انها ارائه کنیم. بنابراین کار اول ما کمک کردن به رشد این شرکت‌هاست است. موضوع مهم دوم که جز برنامه‌های کلیدی من و رویاهای من است و چیزی است که هر روز و هر روز به آن فکر می‌کنم این است که درکنار رشد این شرکت‌ها بتوانیم سرریز آن را هم به سمت دانشگاه هدایت کنیم. یعنی نهایتا بتوانیم در فرایندی دانشگاه را هم از حضور این ناحیه و خدمات آن منتفع کنیم.

انتفاع دانشگاه یعنی به چه معنی؟
یعنی این که اگر شرکتی در این ناحیه رشد می‌کند و توانمند می‌شود و این شرکت توسط یک فارغ‌التحصیل از دانشگاه ایجاد شده است، بعد از اینکه رشد کرد و توانست روی پای خودش بایستد باید به دانشگاه کمک کند. چرا؟ چون خاستگاهش این‌جا بوده و از بستری که به واسطه دانشگاه در اینجا برایش ایجاد شده بهره برده و به سود دهی رسیده و حالا باید به د انشگاه نفعی برساند تا این روند ادامه داشته باشد. مثلا فرض کنید من یک استارتاپ نوپا هستم و می‌آیم در مرکز رشد دانشگاه و از خدمات قانونی استفاده می‌کنم. در حال توسعه شرکتم هستم و بعد از توسعه و بزرگ شدن شرکتم از ناحیه نوآوری بیرون می‌روم. انتفاع دانشگاه را در این‌جا چگونه می‌توان محقق کرد؟ مصداق بارز این مثل قدیمی که دیگران کاشتند و ما خوردم. حالا نوبت من است که بعد از استفاده از این امکانات و منتفع شدن از آن به دانشگاه نفعی برسانم تا از کاشته من هم دیگرانی استفاده کنند. این به نظرم ریشه در مسائل فرهنگی دارد. شکر خدا فارغ‌التحصیلان دانشگاه ما خیلی در این زمینه خوش‌نیت هستند و نسبت به دانشگاه خودشان خیلی با غیرتند و اگر ما مسیر درستی طراحی کنیم به نظر من این مهم محقق می‌شود. خلاصه این‌که ناحیه نوآوری شریف یک روند ارگانیک است که در اطراف دانشگاه اتفاق افتاده است. دسترسی به دانش و مرزهای دانش و نیروی انسانی مجرب است که باعث می شود دفاتر کار شرکت‌ها مسیرشان را به سمت ما کج کنند و در این ناحیه مستقر شوند. کار ما این است که کمک کنیم تا فرایند رشد بیشتر این شرکت‌ها در این فضا اتفاق بیفتد. در کنار این موضوع، این را هم به عنوان یکی از اصول‌مان داریم که دانشگاه باید از این فرایند متنفع شود. هر چه که تعداد این شرکت‌ها در اینجا بیشتر باشد و کیفیت این شرکت‌ها بیشتر باشد، می‌توانیم به انتفاع بیشتر دانشگاه هم امیدوار باشیم.

شرکت‌های حاضر در ناحیه نوآوری شریف از قبل وجود داشتن و به ناحیه نوآوری شریف کوچ کردند یا اینکه در ناحیه نوآوری شریف متولد شدند؟
بعضی از این شرکت‌ها از دل دانشگاه شکل گرفتند و از مجموعه دانشجویان فارغ‌التحصیل یا اعضای هیات علمی دانشگاه هستند و بعضی از آن ها هم زمان شکل گیری و تاسیس‌شان به قبل از این که ما مرکز رشد را ایجاد کنیم برمی‌گردد. یک دسته‌ای هم هستند که بیرون دانشگاه شکل گرفته بوند و با پا گرفتن مرکز رشد به این ناحیه کوچ کردند.

می‌توانید نسبتی از مجموعه این شرکت‌ها به ما بگویید. در حال حاضر در سبد ناحیه نواوری شریف هر کدام از شرکت‌ها کع گفتید چه سهمی دارند؟
فکر می‌کنم درصد عمده‌ای از این‌ها در دو دسته اول قرار می‌گیرند. یعنی بالای هفتاد یا هشتاد درصد‌شان یا در این فرآیندها رشد کردند و شکل گرفتند و ایجاد شدند و یا توسط اعضای هیئت علمی یا فارغ‌التحصیلان دانشگاه ایجاد شدند. بدون اینکه از خدمات حمایتی دانشگاه استفاده کنند.

پیش از این در دانشگاه تا جایی که من خبر دارم، مرکز رشد و مرکز کارآفرینی داشتیم. چقدر تجربه آن‌ها را موفق می‌دانید. بالاخره یک معضل بزرگی که در کشور داریم این است که رابطه صنعت و دانشگاه هیچ وقت به صورت واقعی شکل نگرفته است. تلاش‌های زیادی در این زمینه شده است ولی خب همه چیز خیلی آزمایشگاهی و در محیط انکوباتوری بوده و به جریان غالب و واقعی فضای علمی و صنعتی کشور تبدیل نشده است. در مجموع می‌خواهم بدانم برای راه‌اندازی ناحیه نواوری شریف چه میزان به تجربه‌های قبلی نگاه کردید و از تجربه‌ها و احیانا شکست‌های انها بهره گرفته‌اید؟
ببینید این اتفاقات ادامه آن راه است. یعنی مسیری است که دانشگاه دارد طی می‌کند و بلوغ می‌رسد. ناحیه نوآوری شریف به نوعی برون داد اتفاقات قبلی دانشگاه در این زمینه است. یعنی قطع یقین مرکز کارآفرینی در شکل گیری این فرهنگ نقش داشته است. مطمئنا شتاب دهنده شریف در ایجاد شرکت‌هایی که روی پای خودشان ایستاده‌اند و الان در این منطقه هستند نقش داشته است. مرکز رشد، یکی از از ابزارهای کلیدی و جدی تاسیس شرکت در این حوزه است. ببینید وقتی این روند را نگاه می‌کنیم فعالیت‌های کارآفرینانه که از سمت دانشگاه حمایت می‌شود یک سابقه تقریبا بیست ساله دارد. سال ۱۳۷۹ مرکز کارآفرینی در دانشگاه شکل می‌گیرد. مرکز کارآفرینی کارش ترویج، فرهنگ سازی و آموزش بچه‌هاست. یعنی بیشتر می‌خواهد روی ذهنیت و آگاهی بخشی و تغییر نگرش دانشجویان کار کند. انصافا هم رسالت خودش را به خوبی انجام می‌دهد. بعد از آن درسال ۱۳۸۲ یعنی دو سه سال بعد، مرکز رشد شکل می‌گیرد. مرکز رشد قرار بود در این زمینه چه کند؟ کارش این بود که مثلا وقتی من دانشجو یا فارغ‌التحصیل می‌خواهم یک شرکت نوپایی در فضای بیرون ایجاد کنم طبیعتا با ریسک‌های فراوانی روبرو هستم و ممکن است نتوانم از عهده هزینه‌هایش برآیم. مرکز رشد ریسک این کار را برای من کمتر می‌کند. در این ۱۵ سالی که مرکز رشد در دانشگاه فعالیت می‌کند حدود ۳۰۰ شرکت از خدمات مرکز رشد استفاده کرده‌اند. بعضی‌ها موفق بودند بعضی‌ها هم طبیعتا نه. در گام بعدی و در سال ۱۳۹۲ شتاب دهنده‌ها شکل گرفتند که بیشتر نقش پیش‌گرمی و توانمندسازی تیم‌های نوپا را بر عهده دارند. در سال ۱۳۸۸ صندوق پژوهش فناوری شریف با همکاری یکی از بانک‌ها شکل گرفت. نهایتا هم در سال ۱۳۹۵ پارک علم و فناوری دانشگاه مجوز گرفت و شروع به فعالیت کرد. بنابراین اگر نگاهی به این دو دهه بیندازیم می‌بینیم که جایی که الان ما ایستاده‌ایم در مسیر شرد منطقی و درست این راه در دانشگاه شریف بود. یعنی یک روند تکاملی از مرکز کارآفرینی تا اینجایی که الان هستیم طی کرده‌ایم و این‌ها در واقع نقش کاملا مکمل و تکاملی داشتند.

من پیش از این در رویدادهای که در دانشگاه شریف برگزار می‌شد با بچه‌ها صحبت کرده‌ام. جوی که در چند سال اخیر حول فضاهای کاری مرتبط با استارتاپ‌ها و کسب و کارهی مرتبط با حوزه فناوری اطلاعات هست موجب شده تا بازار کار گروه‌های فنی و مهندسی چندان جذاب نباشد. برای مثال در نمایشگاه کار پارسال به وفور از بچه‌های رشته فنی و مهندسی شنیدم که این نمیاشگاه فقط برای کامپیوتری‌هاست و فضای کاری برای ما دیده نشده است. شما در مجموعه خودتان راجع به این مساله چاره اندیشی کرده‌اید یا نه؟ در مجموعه شما فرصت‌های شغلی برای همه رشته‌ها به صورت یکسان فراهم شده؟
برای این که بتوانم پاسخ درستی به شما بدهم باید این بخش از حرف‌هایم را در سه بخش دسته بندی کنم. یکی موضوع نمایشگاه کار است. نمایشگاه رویدادی است که از لحاظ سازمانی زیر مجموعه ما نیست. یعنی ارتباط حاکمیتی با ما ندارد. ولی خب واقعا جز رویدادهای خوب دانشگاه است که ما همیشه از آن حمایت کردیم و می‌کنیم. چون واقعا رویداد انگیزاننده‌ای برای دانشجویان است. کمک می‌کند فرصت‌های شغلی را در اختیار دانشجویان دانشگاه قرار دهد و مزایای بسیاری دارد. درنمایشگاه کار شخصا شاهد این اتفاق هستم که فرصت‌های حوزه فناوری اطلاعات بیشتر است. پس این یک واقعیت است و البته درست هم هست. قسمت دوم این است که اتفاقاتی که در این چهار، پنج سال اخیر در کشور افتاده در فضای فناوری اطلاعات پررنگ‌تر است. کافی است به چند شرکت بزرگی مثل دیجی‌کالا یا اسنپ یا کافه بازار که در این سال‌ها ایجاد شدند و سهم بالایی از بازار را در اختیار گرفتند نگاه کنید تا ببینید در این سال‌ها چه اقبال گسترده‌ای به این فضای کسب و کاری وجود دارد.
حتی شما اثرش را می‌توانید در انتخاب رشته تحصیلی بچه‌ها در چند سال اخیر ببینید. فکر می‌کنم رشته کامپیوتر یکی از پراستقبال‌ترین رشته‌های چند سال اخیر دانشگاه‌ها بوده است. پس یک بخشی هم طبیعی است که وقتی یک حوزه‌ای مثل فناوری اطلاعات رشد می‌کند کشش زیادی هم در بازار ایجاد می‌کند. کارش در بازار توسعه پیدا می کند و موجب می‌شود هم استارتاپ‌ها می‌روند به آن سمت و هم افرادی که می‌خواهند انتخاب رشته کنند.
این بحث واقعیت‌های جامعه است. اما در مورد مجموعه خودمان و رویکردش به توسعه کسب و کارها اگر بخواهم سخن بگویم باید بگویم اینجا فرصت یکسانی برای همه رشته‌ها وجود دارد. من وقتی نگاه می‌کنم مثلا مرکز رشد ۳۰۰ شرکت در زمینه‌های مختلفی دارد که اتفاقا شرکت‌های موفق ما در حوزه فنی مهندسی هستند. مثلا شرکت پارسا پلیمر را داریم پلیمر نانویی ایجاد می‌کند . شرکتی که در شهرک صنعتی کاسپین قزوین واقع شده و یک شرکت نانویی پلیمری است که تیم بچه‌های مواد ایجادش کردند و شرکت خیلی خوبی است. یعنی وقتی نگاه می‌کنیم به حوزه مهندسی مواد، متالورژی، نانو، حوزه انرژی و ... می‌بینیم اتفاقا شرکت‌های خوب و موفق زیادی در این فضا فعالیت می‌کنند. پس در مرکز رشد، ما با چنین پدیده‌ای اصلا مواجه نیستیم. حوزه فناوری اطلاعات درصد خیلی طبیعی خودش را دارد. درحوزه‌های فنی مهندسی هم شرکت‌های خیلی خوبی ایجاد شده است.

به عنوان یک ناظر بیرونی باید بگویم نگاه غالب به مجموعه‌های این‌چنینی این است که این شرکت‌ها در یک محیط گلخانه‌ای در حال فعالیت هستند. شما می‌توانید برای ابهام‌زدایی از این شبهه کمی فضا را برای ما شفاف کنید؟
ببینید متاسفانه از بیرون این مجموعه‌ها و رسالت‌شان را به خوبی نمی‌شناسند و همین عدم شناخت موجب می‌شود انتظار نابجایی از مجموعه‌ها داشته باشند. برای مثال مرکز کارآفرینی دانشگاه تنها باید بچه‌ها را آموزش دهد و ذهنیت‌بخشی کند. از مرکز کارآفرینی انتظار نمی‌رود شرکت تاسیس کند. اگر کسی مرکز کارآفرینی را نشناسد می‌پرسد این مجموعه چند تا شرکت به وجود آورده است؟ و وقتی با عدد صفر مواجه می‌شود می‌گوید پس این مجموعه دارد گلخانه‌ای عمل می‌کند و ناموفق بوده. در حالی که اساسا این سوال از مرکز کارآفرینی اشتباه است. چرا که مرکز کارآفرینی باید کار ترویج فرهنگ سازی و آموزش را انجام دهد. همین و بس!
در شریف در سال تقریبا به طور متوسط حدود ۱۰۰ رویداد برگزار می‌شود که این رویدادها کارشان همان آگاهی بخشی و ذهنیت‌بخشی است. این چیزی حدود بیست هزار نفر ساعت آموزش کارآفرینی است. دوره‌های کوتاه مدت زیادی هم برای دانشجویان برگزار می‌کنند. این دو مورد می‌شود شاخص سنجش میزان فعالیت مرکز کارآفرینی. در شتاب‌دهنده تا به امروز ۱۲۰ تا استارتاپ در شتاب‌دهنده مستقر شده‌اند. از این ۱۲۰ تا استارتاپ حدود ۲۵ تا از آن‌ها موفق شدند برای راندهای بعدی هم سرمایه‌گذار بگیرند. محصول ارزشمندی داشتند که بخش خصوصی در آن سرمایه‌گذاری کرده است . متوسط ارزش استارتاپ‌های خارج شده از شتاب‌دهنده‌‎های شریف حدود ۱.۴ میلیارد تومان است. این متوسط ارزشی است که این شرکت‌ها پیدا کردند. تیمی که می‌تواند سرمایه گذار بگیرد به این معنی است که موفق است. در دنیا هم که نگاه کنیم می‌بینیم از هر ۱۰ تا شرکت یکی موفق می‌شود. ما الان به خاطر تقاضای زیادی که داشته‌ایم و به خاطر کیفیت بچه‌های این‌جا تقریبا از هر ۱۰ شرکت موفق شدیم برای ۲ شرکت در راند بعدی سرمایه‌گذار پیدا کنیم. این به معنای شکست آن ۸۰ درصد نیست. این ۲۰ درصد این شرایط را پاس کرده اند. ممکن است آن‌های هم که جا مانده‌اند مدتی بعد بتوانند به آن شرایط برسند. در مورد مرکز رشد هم همین است. درمرکز رشد شرکت ها می‌توانند در یک بازه زمانی ۳ ساله مستقر شوند. الان درآن ۳۰۰ تا شرکت حضور دارند. از مجموع این ۳۰۰ شرکت الان نزدیک به ۳۰ شرکت قوی داریم.

الان چند شرکت با شما در ناحیه نوآوری شریف همکاری می‌کنند؟
ما الان ۴۵۰ شرکت مستقر در این ناحیه داریم. آن‌هایی که تحت چتر ما هستند در سه دسته گنجانده می‌شوند: شتاب‌دهنده، مرکز رشد و پارک . جمع این‌ها الان ۱۱۵ استارتاپ و شرکت است. یک تعدادی شتاب دهنده‌اند، یک تعدادی در مرکز مستقر شدند و تعدادی هم در مجتمع‌های حضور دارند. این ۱۱۵ تا بخشی از آن ۴۵۰ تا هستند و با ما ارتباط رسمی دارند.

شما چه چیزی در اختیار این شرکت‌ها قرار می دهید؟
بستگی به عمرشان دارد. اگر در شتاب‌دهنده‌ها باشند از خدماتی مثل آموزش ها، شبکه‌ها به اضافه فضای کار اشتراکی بهره می‌برند. اگر در مرکز رشد باشند تا سه سال فضای کار اختصاصی دارند. یک دفتر کوچکی می‌گیرند و از خدمات آموزشی و مشاوره بهره می‌برند. خدمات مالی اعتباری هم دریافت می‌کنند. بعد از سه سال هم که دیگر باید مجموعه را ترک کنند. آن‌هایی که در مجتمع‌های فناوری هستند دیگر این خدمات را ندارند از خدمات قانونی می‌توانند استفاده کنند .

یک سوال خیلی کلی تر می خواهم بپرسم . همه‌ی این فعالیت‌هایی که شما انجام می‌دهید در واقع حرکتی به سمت توسعه است. یکی از بزرگ‌ترین سوال‌هایی که درتاریخ معاصر ایران باید به آن پاسخ داده شود این گره توسعه‌یافتگی ماست. شما که سال‌ها در دانشگاه حضور داشته‌اید و در مرکز کارآفرینی هم حضور داشتید و تجربه‌هایی مثل پیوند صنعت و دانشگاه را دیده اید، بزرگ‌ترین گرهی که در این راه در کشور با ان مواجه هستیم چیست؟ چه موانعی را باید برداشت تا راه برای کار و توسعه باز شود؟
سوال خیلی سختی است. این خیلی موضوع مفصلی است. برای جواب دادن به این سوال باید گذشته را تحلیل کرد. اما آن چه که من دیده‌ام را اگر بخواهم مرور کنم و بر اساس آموخته‌های این سال‌ها بگویم باید بگویم موضوع نیروی انسانی و همین‌طور کار تیمی مهم‌ترین چالش آینده ماست. این هم لایه‌های مختلفی دارد. دانشگاه باید در حوزه توانمند کردن دانشجوها خیلی تلاش کند. یعنی خروجی‌های ما از لحاظ مهارت‌های سخت، فوق العاده‌اند اما در مهارت‌های نرم من احساس می‌کنم کم کاری کرده‌ایم. پس اجزای تیم‌ها باید مهارت‌های بیشتری کسب می‌کردند. مهارت کار تیمی و با هم کار کردن هم یکی از گلوگاه‌های ماست. من احساس می‌کنم در زمینه بالا بردن شاخص کار تیمی باید بیشتر تلاش کرد.
نکته دوم حرکت نیاز محوراست. نیاز مادر نوآوری است. ما نسبت به نیاز کم توجهی می‌کنیم. همه چیزهایی که ما می‌خواهیم ایجاد کنم برای خلق ارزش باید معطوف به نیاز باشد. یعنی من نگاه کنم الان مثلا کشور من با پدیده دفع پسماند مواجه است. پس بروم استارتاپم را در آن حوزه ایجاد کنم. یا مثلا کشورمان با مساله خشک‌سالی مواجه است یا کشور به خاطر شرایط خاصی که دارد با مشکل انرژی مواجه است پس من باید بروم در زمینه انرژی خورشیدی فعالیت کنم. بنابراین بین همه مسایلی که می شود به آن پرداخت من این دو موضوع را یعنی «حرکت بر مبنای نیاز» و «کسب مهارت کار تیمی و مهارت افزایی» را مهم‌تر از سایر مسائل می‌بینم

رویای شما برای نوآوری شریف چیست ؟
رویای من این است که این منطقه تبدیل شود به قطب فناوری در کشور. یعنی تعداد زیادی از شرکت‌ها دارند در این منطقه کار می‌کنند. این شرکت‌ها خیل کثیری از فارغ التحصیلان دانشگاه را به کار بگیرند و از محل فعالت این‌ها در واقع بخش عمده‌ای از نیازهای مالی دانشگاه هم تامین شود. یعنی مثلا ده سال دیگر ۲۰۰۰ شرکت شکل گرفته‌‎اند و ۴۰ هزارنفر تو این شرکت‌ها دارند کار می‌کنند و شرکت‌ها یک درصدی از سود خود را به دانشگاه بدهند نه به خاطر مسئولت اجتماعی بلکه به خاطر کسب و کار خودشان باید چشمه را جوشان کنند.

منبع: خبرنامه آنلاین روابط عمومی دانشگاه صنعتی شریف