عمومی | پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات

آیا جایگاه رسانه ملی در مقابل رقبای داخلی و خارجی رو به افول است؟

گزارش «رقبای رسانه ملی در سپهر رسانه‌ای کشور» از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتبطات منتشر شد.

اهمیت و ضرورت این پژوهش با توجه به جایگاهی که رسانه‌ها در اثرگذاری بر ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی بشر امروزی دارد، بدیهی به‌نظر می‌رسد. اهداف این تحقیق، بررسی رقبای رسانه ملی در سپهر رسانه‌ای کشور است که با استفاده از روش «تحلیل محتوای کیفی» سعی در رسیدن به این هدف دارد. عمده‌ترین دلیل انتخاب و به‌کارگیری روش کیفی ماهیت سوال پژوهشی است و بر آن است که با بررسی نظریات کارشناسان، به کشف مفاهیم و رابطه‌ها در داده‌های مصاحبه‌ها پی ببرد.

در پژوهش حاضرکه توسط محسن فینی‌زاده بیدگلی انجام شده، «جامعه مورد بررسی» کارشناسانی هستند که دارای تحصیلات دانشگاهی در سطح کارشناسی ارشد یا دکترای رشته‌های مربوط به حوزه رسانه و همچنین حداقل ده سال سابقه تجربی در حوزه رسانه بوده‌اند. پس از ثبت و ضبط مصاحبه‌ها، کار پیاده‌کردن و صورت‌بندی‌ آن‌ها در قالب مجموعه‌ای از عبارات انجام‌ شده است. سپس عملیات چهارگانه فرایند (کدگذاری، مفهوم‌سازی، فروکاهی، مقوله‌پردازی و ربط‌دهی) بر روی این عبارات اعمال ‌شده است.


نویسنده این گزارش در قسمت نتیجه‌گیری به این یافته‌ها رسیده است که هرچند جایگاه رسانه ملی نسبت به رقبا در نظر بعضی کارشناسان بالاتر است، اما بیشتر کارشناسان، این جایگاه را در مقابل رقبای داخلی و خارجی رو به افول یا در سراشیبی برآورد کرده‌اند. در نگاه کارشناسان گره‌های متعدد تصمیم‌گیری، کند‌بودن اجرا و همچنین ناهم‌خوانی بدنه با مدیران در کنار نیاز به تنظیف سازمانی و همچنین برنامه‌ریزی نکردن برای فعالیت صحیح در فضای مجازی یا اجرایی‌نشدن این برنامه‌ها از موارد «در سراشیبی قرارگرفتن رسانه ملی» است. در کنار این موضوع برخی کارشناسان معتقدند که کارکرد رسانه برخلاف میل و نیاز مخاطب، انعطاف‌نداشتن جدول پخش و دسترسی مخاطب به محتوا در زمان دلخواه، غیرتخصصی و غیرحرفه‌بودن برنامه‌ها، لحن تند و جانب‌دارانه و دوری از بیان تمام دیدگاه‌ها و همچنین نبود راهبردهای مشخص در سازمان، به‌علاوه انحصاری‌بودن رسانه ملی سبب کارایی‌نداشتن کامل آن شده است.

در پایان تلاش شده پیشنهادهایی از دو جنبه علمی و  اجرایی ارائه شود.