ناسازنمایی کشاورزی فاریاب و محدودیت منابع آب در بخش نیمه شرقی ایران؛ سخنرانی دکتر کامران داوری در فرهنگستان علوم
روز چهارشنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۸، به همت شاخه آبیاری گروه علوم کشاورزی فرهنگستان علوم، یک سخنرانی تخصصی با عنوان «ناسازنمایی کشاورزی فاریاب و محدودیت منابع آب در بخش نیمه شرقی ایران» توسط آقای دکتر کامران داوری استاد دانشگاه فردوسی مشهد مورخ چهارشنبه ۲۶ تیرماه ۱۳۹۸ در تالار اجتماعات فرهنگستان علوم ایراد شد.
در این مراسم که رئیس، اعضای پیوسته و وابسته و همکاران مدعو گروه علوم کشاورزی فرهنگستان علوم، دیگر صاحب نظران و استادان دانشگاه ها و متخصصان وزارت کشاورزی و وزارت نیرو حضور داشتند، ابتدا آقای دکتر عباس شریفی تهرانی رئیس گروه علوم کشاورزی فرهنگستان علوم ضمن خوش آمدگویی به حاضران در جلسه اظهار کرد که فرهنگستان علوم از دیر باز همایش هایی را در مورد مسائل و چالش های کلان کشور برگزار کرده است و این مسائل مورد بررسی اعضای گروه و اعضای هیئت علمی دانشگاه ها قرار گرفته و در مورد آن ها بیانیه صادر شده و برای مسئولان ارسال شده است. ایشان افزود گروه علوم کشاورزی همایش هایی را در مورد بهینه سازی مصرف آب، پایداری کمی و کیفی منابع آب در کشور و علل و راهکارهای مقابله با بحران های منابع آب کشور طی سالیان مختلف برگزار کرده و نتایج آن را منتشر کرده است و امروز در مورد مسائل آب در شرق ایران سخنرانی داریم که توسط آقای دکتر کامران داوری استاد دانشگاه فردوسی مشهد ایراد خواهد شد.
پس از آن آقای دکتر شاهدی در سخنان کوتاهی اظهار کرد، ما جلسات مختلفی را در مورد آب داشتیم و یک جلسه به صورت ملی برگزار شد و راهکارهای حل مشکلات را مطرح کردیم و شخصاً به وزارت علوم رفتم و مواردی را منعکس کردم که آنها نیز پذیرفتند. ایشان افزود، بخش شرقی کشور یکی از بخش های کم آب است و به برنامه ریزی صحیح و اصولی نیاز دارد که امروز بدان پرداخته می شود. آقای دکتر شاهدی تاکید کرد، نیازمند سازماندهی مسائل آب در یک تشکل هستیم که مشکلات آب در آن تشکل حل شود.
آقای دکتر علیرضا سپاسخواه عضو پیوسته فرهنگستان علوم و دبیر همایش نیز ضمن تشکر از فرهنگستان علوم و گروه علوم کشاورزی و سخنران کلیدی جلسه اظهار نمود، اوایل امسال سیلی اتفاق افتاد و با وجود اینکه میزان بارش های امسال نسبت به سال های قبل بیشتر بود مشکل کم آبی کشور حل نشده است. ایشان افزود، علت وقوع سیل رسوب گذاری در آبراهه ها و رودخانه ها بوده است و ظرفیت عبوری رودخانه کارون در سال جاری نسبت به سال قبل نصف شده بود زیرا رسوب گرفته بود و مدیریت نشده بود. آقای دکتر سپاسخواه تاکید کرد که بیش از نیمی از آب های ما در کشاورزی از منابع زیر زمینی تامین می شود و سیلاب نمی تواند در این مدت در عمق نفوذ کند و آن را تغذیه کند. ایشان اظهار کرد که سیل بیشتر در شمال و غرب بوده است پس به این معنا نیست که مشکل کم آبی در حال برطرف شدن است.
سپس آقای دکتر کامران داوری سخنرانی خود را تحت عنوان «ناسازنمایی کشاورزی فاریاب و محدودیت منابع آب در بخش نیمه شرقی ایران» ایراد کرد که چکیده آن به شرح زیر است:
پایهایترین دارایی هر سرزمین و ملتی «آب، خاک، منابع طبیعی و در مجموع محیط زیست» آن است، زیرا بدون آن «نه از تاک نشان میماند و نه از تاکنشان». متاسفانه در این سال ها، به این ثروت بیهمتا، جفا شده است. دو نهاد متولی، یعنی وزارتهای «نیرو» و «جهادکشاورزی»، مدیریت منابعی را بر دوش دارند که در گسترهی سترگ ایران عزیز پهنا یافتهاند؛ منابعی که زندگی بسیاری از ایرانیان به آنها آمیخته است. «پراکندگی مکانی این منابع در سطح کشور» و «مداخله مردم در بهرهبرداری از این منابع» منطقاً نگاه و رویکردی محلی و مشارکتی را در مدیریت این منابع میطلبد! به عبارت دیگر به دلیل گوناگونی مردم، فرهنگ، طبیعت و اقلیم؛ شرایط محلی از مکانی به مکان دیگر متفاوت است و لذا در این عرصهها احکام سراسری نافع نیست، مگر احکام بسیار کلان و کلی.
وضعیت وخیم آب در شرق کشور، کمتر رخ میگشاید؛ زیرا آب های زیرزمینی پنهانند و فروکاهیدن آنها به چشم نمیآید. این منابع یگانه، که ضامن توسعه و فراتر از آن ضامن حیاتند، در بسیاری از مناطق شرقی کشور امروزه حال خوشی ندارند و «افت سریع» و «رشد شوری و آلودگی»، آنها را در معرض نابودی قرار داده است. واقعاً این وضعیت وخیم، نیازمند توجه و اقدام عاجل است! خراسان به دلیل ذخایر آب زیرزمینی با دوامش در طول تاریخ پناهگاه مردمان رانده شده از سرزمین شان پس از هر خشکسالی شدید بوده است. رد پای این مهاجرت های تاریخی (به ویژه از سیستان و بلوچستان) تا امروز هم پیداست. امروزه اما، مهاجرت ها ادامه دارند و این مرتبه مشهد شهری است که مقصد بخش بزرگی از این صدمه دیدگان از خشکسالی و کم آبی است. این امر نه تنها موجب رشد سریع جمعیت مشهد و پدید آمدن حدود یک و نیم میلیون حاشیه نشین شده است، بلکه معضل حاشیه نشینی (با تمام عواقبش) را بر این شهر تحمیل کرده است. (مرکز آمار ایران نرخ رشد جمعیت برخی شهرکهای حاشیه مشهد را در سرشماری ۱۳۹۵ بیش از ۳۰% برآورد نموده است).
اگر بهتر بنگریم، ریشه این معضل در شکنندگی بسیار بالای مناطق روستایی (و شهرهای کوچک) شرق کشور در مقابل پدیده خشکسالی و کم آبی است که با دیپلماسی ضعیف آبی و تشدید گرمایش جهانی، هر روز سرعت و وسعت بیشتری هم مییابد. امروزه بسیاری از این مناطق کارشان از سازگاری با کم آبی هم گذشته و شاید به طنز باید گفت مجبور به «سازگاری با بی آبی» شده اند؛ یعنی درجه تاب آوری ایشان نزدیک به صفر است؛ و لذا با اندک فشاری (ناشی از یک خشکسالی محدود) این جوامع امکان تداوم حیات خود را از دست داده و مجبور به مهاجرت میگردند. آنانی هم که مهاجرت نکرده باشند، اسیر چنگال فقر و مهیای ورود به چرخه های قاچاق و خشونت میگردند. اگر به حضور نحلههای سلفیگری و افراطیگری در منطقه توجه شود، تصویر بزرگتری از مخاطرات بالقوه را در منظر آشکار می سازد. علاوه بر این، توسعه سطوح خالی از جمعیت نه تنها در مجاورت مرزها، بلکه در داخل سرزمین نیز منشاء مخاطرات امنیتی و تسهیلگر فعالیت قاچاقچیان خواهد بود.
این تصویری واقعی و دردناک از شرایط شرق کشور است. نکته حایز اهمیت این است که گرچه بُن این مخاطرات «کم آبی» و فشار «خشکسالیهای» متواتر است؛ اما ناسازگاری با کمآبی (یعنی توسعه بی تناسب با وضعیت و ظرفیتهای طبیعی)، موجب کاهش تابآوری و این عواقب وخیم شده است. به ویژه باید به معضل کم آبی و تواتر خشکسالی ها و فزون بر این دو، سیر گرمایش جهانی توجه نماییم؛ و الا ادامه روند فعلی، آینده نامطلوبی را بر کشور تحمیل خواهد کرد که هزینه کنترل/ مقابله با تهدیدات آن بسیار بیشتر از هزینه امروزین اقدامات پیشگیرانه است. بدیهی است که لزوماً و صرفاً راه حل این مشکل هزارتوی، آب نیست و باید برای توسعه پایدار شرق کشور با جامع نگری کامل، برنامهای «فرانهادی و سراسری و یکپارچه» تدوین و پیادهسازی گردد. در غیر این صورت، ادامه این روند منجر به تخلیه روستاها در پهنه بزرگی از شرق کشور و هجوم جمعیت فقیر و درمانده در اطراف شهرهای بزرگ این منطقه (و سایر نقاط کشور) شده و موجب تشدید خسارات و پیامدهای سوء غیرقابل بازگشت خواهد گردید.
اکنون با تاکید بسیار بر ضرورت دوراندیشی و اینکه باید برای شکستن این چرخه معیوب و خطرساز اقدامات لازم در قالب برنامههای کوتاه، میان و بلندمدت و حتی در بازههای زمانی راهبردی (۵۰ تا ۱۰۰ ساله و بیش از آن) تدوین و تعریف نمود؛ و نیز تاکید بر ضرورت داشتن عزم و متعهد بودن به همه این اقدامات (تا دستیابی تدریجی در زمانهای معین به نتایج)؛ ... در عین حال جامعه نخبگان آب و کشاورزی بایستی متوجه مسئولیت سنگینی باشند که در رسیدگی فوری به این وضعیت ناپایدار بر دوش دارند. متاسفانه در مباحث مدیریت آب، تعارض و تقابل دو دیدگاه سفید و سیاه عرصه را بر خردورزی تنگ کرده اند. بدیهی است که غفلت از جامعنگری و بُعد راهبردی در برنامه ریزی میتواند در حد خیانت موجب خسارت شود و لذا «زشت و قبیح» شمرده میشود. اما غفلت از رفع نیازهای عاجل و میانمدت هم به هیچ روی شایسته نیست. تعادلی باید بین این دو برقرار باشد.
این نگاهِ خردورز است که تمامی صحنه را (در مکان و زمان) میپاید و پیامدها را ارزیابی میکند و البته ممکن است بالاجبار در کوتاه مدت برای پرهیز از یک خطر بزرگ جهت را تعییر دهد؛ گرچه می داند که مقصد راهبردی او کجاست و تمامی همت و کوشش خود را معطوف به بقاء و پایایی و نیزدر عین حال ارتقاء توسعه از نوع سازگار با کمآبی مینماید.
در این مجال، پس از بازخوانی ریشهها و علل وقوع وضعیت وخیم کنونی، راه حلهای ممکن برای چارهجویی و رفع آن ارایه میشود. شمهای از این علل و راهحلها در سخنرانی ارایه می شود. امیدوارم با کاهش سهم روزمرگیهای خویش از توجه مستمر به اهداف راهبردی غفلت نورزیم تا دیگر، اسیر وقایع آینده نباشیم؛ ... البته با مشارکت بیشتر مردم و حکمرانی محلی، با تخصیص یکپارچه منابع آب، و با جامع نگری و آینده نگری و دانشمحوری؛ انشاءا...!
روابط عمومی فرهنگستان علوم