عمومی | دانشگاه سلمان فارسی کازرون

متن سخنرانی رئیس محترم دانشگاه سلمان فارسی کازرون دکتر انوشیروان غفاری پور در جلسه هم اندیشی دولت و روسای دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و الله خیر ناصر و معین

با سلام به حاضران در این مجلس

آنچه که اتفاق افتاده است در برگزاری این همایش هرچند بسیار دیر است اما به فال نیک می گیریم و آن را پایانی بر انزوای فکری و علمی دانشگاه از چرخه مدیریت کشور قلمداد می کنیم و امید است که برگزاری آن فقط در حد شعار نباشد بلکه از دیدگاه های مختلف ارائه شده در جهت برنامه ریزی و اجرا استفاده شود. این جلسه با حضور روسای دانشگاه ها می تواند مقدمه هم فکری واقعی دولت و دانشگاه قرار گیرد که در مرحله بعد باید در هر حوزه اجرایی از متفکران و متخصصان دانشگاهی، آن هم نه منحصرا پایتخت نشینان، استفاده شود تا بتوان به تداوم این روند و رسیدن به نتایج مطلوب امیدوار بود.

در حوزه تولید ملی و اشتغال در شرایط تحریم نکات ذیل به استماع مخاطبین می رسد:

۱- مهم ترین مانع توسعه تولید ملی در شرایط تحریم، عدم کنترل بازار است؛ تولید سه مرحله کلی دارد: ۱- راه اندازی تجهیزات اولیه تولید، ۲- تهیه مواد اولیه و تولید کالا، ۳- بازاریابی و فروش کالای تولیدی . در ایام تحریم به شرط تحقق دو مرحله قبل با توجه به امکانات داخلی، مرحله فروش قدری دشوار تر است و مدیریت بازار نیاز به هوشمندی بیشتری دارد؛ چون اول اینکه شرکت های تولیدی بازار خارجی را از دست می دهند و بازار داخل نیز به شرط وجود تقاضا ممکن است با برنامه هایی مثل نفت در برابر کالا از دست تولید کنندگان داخلی خارج شود و توان رقابت با کالاهای وارداتی را نداشته باشند و گرفتار ورشکستگی شوند مگر اینکه با برنامه ریزی جلوی واردات کالاهای رقیب به نحوی که منتهی به ایجاد انحصار و افت کیفیت نشود  گرفته شود.

۲- مدیریت کلان اقتصادی در ایام تحریم با همفکری دانشگاه ها و دانشگاهیان سبب می شود که از شیوه های علمی و تجربه شده در دیگر کشورها استفاده شود و راهای رفته را دوباره نیازماییم و به صورت تجربه و خطا اقدام نکنیم. همین عاملی است که سبب می شود میلیاردها دلار از سرمایه این کشور به هدر رود و به جای استفاده بهینه در ایام تحریم تبدیل به رانت شود و در جیب عده ای خاص قرار گیرد.

۳- شاید بتوان با مطالعه به این نتیجه رسید که مفید خواهد بود اگر دانشگاه ها نیز تا حدودی به شکل محدود وارد عرصه تولید شوند تا هم  با اثبات توانمندی خود در این عرصه بتوانند اعتماد صنعت را به خود جلب کنند و سبب روی آوری صنایع به توانمندی علمی و تولیدی دانشگاه شوند و از نتیجه آن، ارتباط صنعت و دانشگاه بهتر و عملی تر شکل گیرد و هم در تولید محصولات تخصصی و کمیاب و انحصاری بتوانند کمک به کشور در شرایط تحریم کنند.

در حوزه تحلیل وضعیت اجتماعی و فرهنگی و چگونگی ارتباط آن با تحریم، نکات ذیل به سمع مخاطبین می رسد:

۱- تلفیقی بودن فرهنگ عمومی کشور از مهم ترین نقاط آسیب پذیر و التهاب آفرین آن، به شکل کلی است و تا زمانی که بحران ناشی از آن مدیریت نشود، نمی توان امید چندانی به تحقق مطلوب نتایج دیگر برنامه ریزی های فرهنگی از جمله برنامه ریزی فرهنگی خاص ایام تحریم داشت.

بخش عمده ای از فرهنگ امروز جامعه ایران متاثر از دین مبین اسلام و آموزه های شیعی است؛ بخشی از آن ریشه در ملیت و فرهنگ و آیین های کهن این سرزمین و دین گذشته ایران دارد؛ بخشی از آن در زمان های گذشته از ملل همسایه اخذ شده است و قسمت چشمگیری نیز در روزگار معاصر از غرب وارد یا تحمیل شده است.

این عناصر چهارگانه در عمل با هم به فراوانی در تضاد و تقابل قرار می گیرند و متاسفانه هیچ نهادی متولی مدیریت این چندگانگی فرهنگی و ایجاد یک توازن موثر نیست. به صورت موردی و بی مطالعه کارشناسی، هر از گاهی عناصر یک بخش فرهنگی مورد هجوم قرار می گیرد که نتیجه معکوس می دهد و ممکن است باعث تقویت آن شود یا عنصری از یکی از بخش ها باید تقویت شود ولی به دلیل بی برنامگی یا اجرای ناقص برنامه، تضعیف می شود.

تا زمانی که این تکثر فرهنگی با یک مدیریت هدفمند و علمی فرهنگی جهت دهی و ساماندهی نشود، امکان توفیق در حوزه های دیگر نیز کاهش می یابد. اگر مردم یقین کنند که دولت نماینده یک بخش از این فرهنگ متکثر است و بخش های دیگر که شاید مورد علاقه آحاد بسیاری از جامعه باشد را نادیده می گیرد، نسبت به دیگر برنامه های فرهنگی دولت نیز هرچند بسیار مفید باشد بی اعتماد می شوند که همین مساله از مهم ترین دلایل عدم توفیق در بعضی از برنامه های فرهنگی بوده است.

۲- از دیگر نقاط آسیب فرهنگی و ناکامی های آن، وجود نهادهای فراوان و موازی فرهنگی و عدم هماهنگی آن ها است که بعضا تقابل و تضاد آشکار و پنهان در روش ها دارند. بعضا این نهاد ها در پیاده سازی اهداف، روش های غیر علمی و غیر کارشناسی در پیش می گیرند که ممکن است نتایج عکس یا نتایجی کوتاه مدت دهد.

به نظر می رسد که در این حوزه دو اقدام ضروری و آنی بهتر است انجام شود: اول اینکه همه تحت مدیریت یک نهاد قرار گیرند و در امتداد تصمیمات و برنامه های آن و بر اساس روش های پیشنهادی آن نهاد و در چارچوبی هم افزا حرکت کنند و دوم اینکه برنامه های فرهنگی ضروری است بر اساس مطالعات دقیق علمی و با توجه به شرایط کنونی جامعه ایران و مسائل فرهنگی جهانی بازبینی و مجدد با روش هایی نوین اجرا شود. در صورت تحقق دو شرط قبل دانشگاه می تواند به عنوان قوه فکری و علمی این نهاد بالا دست قرار گیرد تا با برنامه های دقیق و علمی و مطالعه شده و با کمک همه نهادهای زیر دست، نتایج مطلوب فرهنگی به دست آید. در چنین چارچوبی می توان برای شرایط تحریم و غیر تحریم برنامه ریزی کرد و امید داشت برنامه ها به نتایج دلخواه برسد و با کمک این چارچوب می توان کشور را از موضع تدافعی فرهنگی به جایگاه تهاجمی ارتقا داد.

۳- ناتوانی رسانه های متولی فرهنگ سازی و مخصوصا رسانه ملی برای اقناع فرهنگی مخاطب از دیگر نقاط ضعف و آسب پذیر فرهنگی است.

۴- عدم کنترل و مدیریت فضای مجازی و شبکه های اجتماعی و پیام رسان ها و عدم توان استفاده از ظرفیت های آن و متوسل شدن به حذف، به جای ساماندهی از دیگر نقاط آسیب است

۵- گسترش فرهنگ مصرفی و نداشتن برنامه مفید برای کنترل یا جایگزینی آن با فرهنگ اصیل دینی صرفه جویی و پرهیز از اصراف و تبذیر و عدم تبلیغ موثر فضایل اخلاقی و دینی مانند قناعت

۶- عدم توفیق در تولید، بازآفرینی و تبلیغ  فرهنگ شادی های مباح و شرعی  در برابرگسترش بی رویه فرهنگ شادی های خلاف عرف و شرع از طرف رسانه های غربی در بین مردم و مخصوصا جوانان ما

۷- باور نداشتن بخش هایی از جامعه و قانع نشدن درباره دلایل تحریم ها که از طرف رسانه های داخل بیان می شود و ضعف توان رسانه ای برای ایجاد این اقناع

۸- سهیم کردن فعالانه دانشگاه ها در روند تولید و سامان دهی فرهنگی؛ آنچه بعضا مشاهده می شود در حوزه فرهنگ، دانشگاه در جایگاه متهم قرار می گیرد که باید پاسخگوی کم کاری های دیگر نهاد های قبل از دانشگاه باشد. در پیش گرفتن این رویه درباره دانشگاه ها چندان به نتیجه مورد قبولی نرسیده است و اگر قرار بر کمک موثر دانشگاه به حوزه فرهنگ باشد، این دیدگاه باید از صدر تا ذیل تغییر یابد و جایگاه دانشگاه از پاسخگویی به یک نهاد سهیم و کارای فرهنگ ساز تغییر یابد.

۹- وارد کردن موثر چهره های محبوب یا مقبول اجتماعی و فرهنگی و سیاسی در عرصه مدیریت فرهنگی و استفاده از همکاری آنان برای راست کردن ناراستی ها در حوزه فرهنگ و اجتماع از جمله آزادی و راحتی ورود آنان به عنوان یک عنصر سازنده در رسانه ملی و دانشگاه ها و مدارس

۱۰- به رسمیت شناختن و دادن مجوز به شبکه های خصوصی تلوزیون و رادیو برای پوشش دادن به سلایق مختلف فرهنگی برای ایجاد رقابت در جذب مخاطب در چارچوب های پذیرفته شده نظام

۱۱- بالا بردن سعه صدر مدیران فرهنگی برای برخورد با نسل جوان و تحمل دیدگاه منتقدین که از این نظر به شدت نیاز به بازبینی داریم.

۱۲- زمینه سازی مدیریت شده برای ورود دیگر اندیشه ها به عرصه نقد و نظر

۱۳- دوگانه سازی های مجاز و هدایت شده در عرصه فرهنگی برای ایجاد شور و نشاط در جامعه مانند آنچه که در ایام انتخابات در حوزه سیاسی رخ می دهد و جامعه سرشار از شور و نشاط می شود و برنامه ریزی برای مدیریت تداوم آن و عرضه نو به نو مسائل برای حفظ تدام نشاط اجتماعی

۱۴- پرهیز از تنگ نظری مفرط در عرصه فرهنگی و کنار گذاشتن مدیران تنگ نظر

۱۵- بها دادن به دانشگاه ها و مراکز علمی در عرصه های اجرایی فرهنگی و به کار بستن تصمیمات آنان مانند برگزاری همین نشست به شرط استفاده و کاربست نظرات ارائه شده

۱۶- نقش دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی در همکاری و تولید فرهنگی و کمک به ایجاد نشاط اجتماعی در حد شعار باقی می ماند مگر آنکه زمینه حضور موثر آنان فراهم شود. در شرایط فعلی نقش فرهنگ سازی و اصلاح فرهنگی دانشگاه ها فقط منحصر به مخاطبان خود از جمله اساتید، کارمندان و دانشجویان شده است که بسیار با ارزش است البته مشروط به اینکه نهادهای نظارتی داخل و خارج از دانشگاه با سعه صدر بیشتری به این فعالیت های نشاط بخش نگاه کنند. سهیم کردن دانشگاه در عرصه برنامه ریزی فرهنگی جامعه لازم است از صدر تا ذیل اتفاق افتد حتی در شهرستان ها نیز یک قوه فکری تاثیر گذار از دانشگاهیان در کنار مسئولان و متولیان فرهنگی شکل گیرد.

۱۷- شاید لازم باشد به وسیله نهادهای مرتبط خطوط قرمز فرهنگی در هر دوره مورد مطالعه و بازبینی در حد و حدود و شیوه کاربست آن قرار گیرد.