کتاب کودک ما بهشدت بیسواد است
اولین نشست از سلسله نشستهای مطالعه کودکی در ایران با موضوع ادبیات کودکان و نوجوانان و با تمرکز بر کتاب «تاریخ ترسناک جهان» ۱۱ با حضور سیدعلی کاشفی خوانساری، منتقد و نویسنده حوزه کودک، حسین اسکندری، روانشناس، مهرداد تویسرکانی، مترجم و آزیتا صالحی، نویسنده و ویراستار سهشنبه ۱۱ خردادماه در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد. دبیری این نشست را مصطفی اسدزاده به عهده داشت.
سیدعلی کاشفیخوانساری در این نشست گفت: مجموعه کتابهای تاریخ ترسناک جهان آنقدر از نگاه بالا به پایین با غرور و اهانت به شرق نگاه میکند که من از خودم میپرسم چرا ما چنین کتابی درباره ایوبیان، گورکانیان، درباره تمدن اسلامی در اندلس، شمال و شرق آفریقا نداریم!
کاشفیخوانساری ضمن ابراز خوشوقتی از برگزاری جلسه نقد کتاب کودک پس از پنج سال در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات گفت: شاید یکی از مسائل مهم جامعه ما امروز ندانستن تاریخ و ضعف ما در این زمینه باشد. کتابهای تاریخی که تاکنون نوشته شده، نتوانسته که دل کودکان را به تاریخ پیوند بزند و آن قدر اطلاعات تاریخی ما حداقلی و بد است که مثلاً مردم ما به جایی میرسند که نه برای پیشرفت صنعتی یا نظامی یا هر چیز دیگری برای آزادی بیان از رضاخان یاد میکنند و مثلاً میگویند رضاخان روحت شاد و از او به آزادی بیان یاد میکنند! در حالی که کوچکترین نسبت، تشابه و قرابتی نمیتوان میان رضاخان و آزادی بیان پیدا کرد. حتی با مرور کتابهای تاریخی نمیتوانید یک کلمه پیدا کنید که نشاندهنده نسبتی میان این دو باشد. در حالی که شاید بتوان درباره پیشرفت صنعتی و اقتصادی ردی پیدا کرد، اما درباره رابطه آزادی بیان و رضاشاه هیچ ردی نیست و این یعنی ما اصلاً تاریخ نمیدانیم و وقتی تاریخ را نمیدانیم و تجربه تاریخی نداریم، دوباره اشتباه میکنیم، دوباره امید میبندیم و دوباره شکست میخوریم. زیرا تاریخ را نمیشناسیم و از تاریخ درس نمیگیریم.
وی افزود: نشر افق بدون اغراق یکی از ۱۰ ناشر بزرگ کتاب کودک در کشور ماست و در بخش نوآوریها و پیشگامیها چه بسا برترین نشر باشد که ایدهها و اتفاقهای نو را در این نشر بیشتر از رقبای اقتصادی و بزرگ آن میبینیم و مجموعه در زمینه کارهای غیرداستانی برای نوجوانان کارهای بزرگ و موفقی در حوزه تالیف دارد، از مجموعهای که درباره هنرهای مختلف و تاریخ تفکر ایران، تاریخ فرهنگ و مجموعههای متعدد که کارهای خوب و ماندگاری هستند. من پیش خودم فکر میکردم ای کاش مجموعه بزرگی که چنین توانی دارد و ناشر کوچک با بضاعت اندک نیست، همین الگوی جذاب را بومیسازی و ایرانی کند، چرا ما در حوزه تاریخ فرهنگ، هنر و تفکر، اجتماعی، سیاسی، پوشاک و غذا چنین کارهایی را با این الگو کار نکنیم!
منتقد کتاب کودک با اشاره به ضرورت بومیسازی مجموعه کتابهای تاریخ ترسناک جهان ادامه داد: الگویی که در تاریخ ترسناک جهان به شکل نگاه طنزآمیز جلوه کرده و با نگاه مخاطبمحور و با همه مطالب، گزیدهها و کامنتهای جداگانه و کادرهایی با توضیحات جدا و استفاده از تصویر و میان تیترهای متعدد و غیره و به طور قطع ما شاهد اتفاقات بسیار خوبی هستیم با این مقدمات و صغراهایی که عرض کردم، یعنی بحث میانرسانهایی، مخاطبمحوری و کتابهای غیرداستانی چه از نظر اقتصادی در زمان حال و چه از نظر فرهنگی در آینده میتواند اهمیت خیلی زیادی داشته باشد، بسیار نادیده گرفته میشود و بحث بومی سازی. من از این کتابها لذت بردم، اما همیشه نیمی از ذهنم مشغول این بود که اگر ما بخواهیم درباره صفاریان صحبت کنیم، به چه شکل در میآید. از آن طرف چرا درباره تاریخ تمدن اسلام چنین مجموعهای نداریم.
کاشفی خوانساری با تاکید بر درون مایههای تاریخ و فرهنگ ایران اسلامی و ضرورت امیدبخشی به کودکان در حوزه کتاب کودک اظهار کرد: مجموعه کتابهای تاریخ ترسناک جهان آنقدر از نگاه بالا به پایین با غرور و اهانت به شرق نگاه میکند که من از خودم می پرسم چرا ما چنین کتابی درباره ایوبیان، گورکانیان، درباره تمدن اسلامی در اندلس، شمال و شرق آفریقا نداریم! کتابهایی که با تکیه بر فرهنگ اسلامی و تاریخ گذشته ما باشد تا فرزندان ما از این حالتی که در امروز دارند، کمی احساس خوشی داشته باشند و آنقدر ناراحت نباشند از این شرایطی که دارند و دریابند در گذشته فرهنگی، دینی و اجتماعی نقاط قابل افتخار نیز وجود دارد، اگرچه غرور بیجا یا ناسیونالیسم افراطی یا هر نوع افراطیگرایی دیگر به طور قطع پسندیده نیست و ما باید از دیگران بیاموزیم و اشتباهات خودمان را بپذیریم که نقاط منفی هم در فرهنگ ما کم نیست. اما امروز اوضاع به شکلی ناامیده کننده جلوه داده میشود و من دلم برای نوجوانان میسوزد که خیلی از آنها احساس میکنند، هیچ چیز افتخارآمیزی ندارند.
کوچکانگاری کودکان همچنان ادامه دارد
علیرضا کرمانی، نویسنده، مترجم و استاد دانشگاه، در این نشست به کوچکانگاری کودکان در طول تاریخ اشاره کرد و گفت: هرچه از تاریخ گذشته به دوره معاصر میرسیم، میبینیم مساله کوچکانگاری کودکان همچنان جاری است و مطالعات کودک جایگاه حاشیهای دارد یا اصلا توجهی به آن نمیشود. در کشور ما عمدتا مراکز و موسساتی به حوزه کودکی میپردازند که رسالت کاریشان در این حوزه است مانند آموزش و پرورش و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و در مراکز دیگر از جمله پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات توجه زیادی به مقوله کودک و مطالعات کودکی نمیشود و این موضوع همچنان مغفول مانده است. اما این نشست را به فال نیک میگیریم تا مساله کودکی را بیشتر مورد توجه قرار دهیم و خوشحالیم که نخستین نشست به موضوع کتاب کودک اختصاص یافته است. زیرا
یکی از نشانههای روشنفکری و اخلاق در دنیای امروز، پرداختن به مسئله کودکان است.
کودکان با ترس به عنوان تفریح برخورد میکنند
حسین اسکندری، روانشناس و منتقد دیگر این برنامه گفت: تا جایی که نشر افق را میشناسم، بعید میدانم که کتابی را بدون بحث و بررسی برای ترجمه انتخاب کنند، حتماً درباره نام، رنگ، موضوع آن فکر و بحث شده و پس از سنجش بسیار دست به چاپ یک کتاب زدند. لذا درباره چاپ مجموعه کتابهای «تاریخ ترسناک جهان» نیز به دنبال تفکر خاصی هستند و در این میان نیاز مخاطب و توجه به کتابهای جدید برای حوزه کودک اهمیت بسیار زیادی دارد. اما درباره این مجموعه بزرگترها حق دارند، بترسند و نگرانی خاص خودشان را داشته باشند، اما در واقع کودکان با موضوعاتی که برای ما ترسناک هستند، خیلی ترسناک برخورد نمیکنند و خیلی از جنبه تفریح و سرگرمی با قضیه مواجه میشوند.
وی افزود: قبل از ورود به بحث کتاب باید بگویم انسان و به طور خاص بچهها هم به امید و هم آرزو نیاز دارند در کنار آن به ترس هم نیاز دارند، از آن لحاظ که بدانند ترس چیست و در واقع سر از واقعیت ترسناک جهان در بیاورند و آن جنبه عریان دنیا را پیدا کنند. اگرچه حقایق ترسناک را در زندگی روزمره و دعواهای اطرافشان میبینند. اما کتاب «تاریخ ترسناک جهان» از انسان اولیه تا به امروز مسائلی را بیان کرده است. در عین حال باید بگویم به نظرم بشر هم به امید نیاز دارد و هم به ترس. لذا اگر بخواهیم از بیرون نگاه کنیم به شکلی که ما دنبال میکنیم میخواهد بگوید که امید امری درونی است و ترس نیز امری درونی است و در کتاب به نوعی میخواهد به مخاطب بگوید که چهره خشن دنیای بیرون را ببینید، کمااینکه جنبههای مثبت دنیای بیرون را هم باید دید، در واقع هدف دیدن درهمآمیختگی دنیاست تا مخاطب با ترس و امید آشنا و با این مسائل بزرگ شود و مساله عجیب و غریبی نیست.
این روانشناس ادامه داد: ما فکردن درباره کودکان و فکر کردن با کودکان هم داریم و ادبیات ما نیز درباره کودکان است تا با کودکان. نویسندگان ما درباره کودکان مینویسند، شاعران ما درباره کودک شعر میگویند اما این ارتباط مستقیم آرام ارام در حال کمرنگ شدن است، در حالی زمان کودکی خودم یادم است که کتابهای نویسندگان مطرح برای ما خوانده میشد، گاهی میفهیمدیم و گاهی هم متوجه نمیشدیم و در واقع ویراستارهای واقعی ما بودیم تا فرد مطرحی در یک جا بنشیند و مشغول ویراستاری آثار شود. لذا میگویم که این ارتباط در حال ضعیف شدن است.
اسکندری افزود: باید توجه داشت بچهها از ۱۸ ماهگی قدرت تصور و تخیل دارند و آنطور نیست که اگر به آنها بگوییم که فلانی، فلانی را کشته، آنها هم بروند و کسی را بکشند. عدم شناخت مختصات کودک و نوجوان از سوی پدیدآورندگان آثار، فاجعهای است که در جامعه ما وجود دارد و «کلمه» عمق این فاجعه را بیان میکند. ما فقر علم و فقر کلمه داریم. بچههای ما با ۱۵۰ کلمه فکر میکنند. کتاب کودک ما بهشدت بیسواد است. متنها بیسوادند چون تعداد زیادی کلمه نداریم. موضوع بعدی این است که یک اثر در یک فرهنگ با ملاحظات فرهنگی تولید میشود که در کشور دیگر آن ملاحظات مطرح نیست و به جای آن ملاحظات دیگری وجود دارد و براین اساس کتابها باید علاوه بر ترجمه، بومیسازی شوند.
حسین اسکندری عنوان کرد: گاهی برخی افراد کنجکاو آثاری را در حوزه کودک و نوجوان پیدا میکنند و مناسب میبینند که برای کودکان و نوجوانان ما هم چاپ شود، بعد از مطرح کردن آن در یک نشر بزرگ و معتبر تصمیم به چاپ آن گرفتند. در حوزه تعلیم و تربیت نیز رویکرد ما به همین شکل است که ما برای بچهها فکر میکنیم اما با بچهها فکر نمیکنیم.
روایت آدم شدن در لابهلای تاریخ ترسناک جهان
مهرداد تویسرکانی با اشاره به جذابیت کتابهای ترجمه شده از سوی نشر افق گفت: مجموعه کتاب «تاریخ ترسناک جهان» در چندین جلد به چاپ رسیده که برای مخاطب اهل بریتانیا تالیف شده و به موضوعات تاریخی پرداخته و در برخی مجلدهای آن به صورت تخصصی به موضوعات تاریخی پرداخته شده است، یکی از جلدهای آن وضعیت مردم لندن در زمان بمبارانهای جنگ جهانی دوم را شرح میدهد و جلد دیگری از آن به قانون اساسی بریتانیا اختصاص دارد که به شدت قانون را نقد میکند. کتابی که خیلی خوب است که ما هم داشته باشیم، اما نداریم.
وی افزود: مجموعه حاضر با مسائل و موضوعاتی که به آن پرداخته، کودکان را به ترغیب به پرسش میکند، اگرچه نویسنده در بخشی از کتابها میگوید شاید من اشتباه میکنم، حرفم را باور نکنید، هر چند با مطالب کتابها خندید و ترسیدید، اما در دنیا بگردید و لذت ببرید و کنجکاوی کنید. سخن نویسنده درست است و من در قسمتی از کتابها، اشتباهاتی را پیدا کردم و به نویسنده گفتم.
مترجم ادامه داد: از برخی میمزیها که از کتاب گرفته شد، به من یاد داد، کتابی که برای مخاطب بریتانیایی نوشته شده، باید برای مخاطب ایرانی قدری بومیسازی شود. زیرا برخی از کلمات و اصطلاحات برای ما یا موهن یا بسیار خشن است و نمیتوانیم آنها را ترجمه کنیم.
مهرداد تویسرکانی با اشاره به زشتی تاریخ گفت: تاریخ روایت بسیار زشتی است و قسمتهای خوب آن قدر اندک است که با خواندن چنین وقایعی ذوق میکنیم. اما مولف بریتانیایی مجموعههای کتابهای «تاریخ ترسناک جهان» را تالیف کرده تا در پایان به این جمله برسد که آدمها در حال ادم شدن هستند! و بعد از این همه آدمکشی برای دوای دردشان صلیب سرخ ساختند. لذا به نظرم نتیجهگیری کتاب مثبت است. اما نمیتوانم درباره خواندن کتابها توسط کودکی که برای بار نخست سراغ این مجموعه میرود، نظر بدهم. شاید باید از ناشر خارجی مجموعه پرسید آیا با خواندن این مجموعه با برخی مطالب پراکنده کودک ترغیب میشود که به سراغ سایر مجلدات آن برود؟ اما به نظرم ناشر خارجی به دنبال آن است که برای کتابهایش مشتری پیدا و برای خرید نسل بعدی کتابها انگیزه ایجاد کند، بنابراین قصد ناشر صرفا اقتصادی است.
کودکان علاقهای به تاریخ فیلتر شده ندارند
آتوسا صالحی، نویسنده، شاعر و منتقد در ادامه این برنامه با انتقاد از کتابهای خشک تاریخ گفت: مجموعه کتابهای «تاریخ ترسناک جهان» نگاه متفاوتی به کودکان و نوجوانان دارد. این نوع کتابها، آنچه تلقی ما از نوجوانان بود، میشکند. آنها به نوجوان به عنوان فرد کتابگریزی نگاه میکنند که شاید جزء جامعه هدف ما نیست که ما به مثابه فردی میبینیم که از پدر و مادرش میخواهد کتابی برایش بیاورند تا در زمان فراغت مطالعه کند و ساعتها به مطالعه آن بپردازد. در واقع کودکان جامعه ما از کتابهای تاریخ گریزان هستند و معمولا کلاس درس تاریخ با چالش بسیار زیادی مواجه است، زیرا آنچه کودکان درباره تاریخ معاصر میخوانند، اغلب باور نمیکنند، زیرا در جامعه به شکل دیگری نمود دارد.
وی افزود: از سوی دیگر آنچه از تاریخ گذشته میخوانند، نیز چندان باور نمیکنند. زیرا از صدها فیلتر رد شده و آنچه هم به دستشان رسیده، بر اساس تلقی است که مولفان از تاریخ دارند نه آنچه واقعیت دارد. در نتیجه آمار کتابخوانی و تنزل شمارگان کتاب و تعطیلی کتابفروشی و انتشارات در جامعه روز به روز بیشتر میشود. بنابراین آنچه که تلقی ما از واقعیت هست و آنچه که وجود دارد، دو مساله متفاوت است. اما دلیلی که باعث شده که این مجموعه کتابها مورد استقبال واقع شود و به چاپ سیزدهم برسد، تشویق خانواده به خرید و مطالعه این کتاب نیست، بلکه انتخاب مخاطب است و حتی شاید گاهی اوقات پدر و مادرها را وادار کردند که کتاب را برای آنها بخوانند.