عمومی | پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات

نحوه برخورد با مرگ وابسته به «سبک زندگی» است

به نقل از ایرنا، در این نشست که روز سه شنبه در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات توسط دفتر طرح‌های ملی و پژوهشکده فرهنگ پژوهشگاه و با همکاری انجمن انسان‌شناسی ایران برگزار شد، رضا تسلیمی طهرانی جامعه‌شناس و پژوهشگر جامعه‌شناسی مرگ، مرتضی کریمی انسان‌شناس و محقق حوزه مطالعات مرگ و هاجر قربانی پژوهشگر و مترجم حوزه مطالعات مرگ، مطالبی را تحت عنوان مطالعات اجتماعی مرگ در ایران عنوان کردند.

در این جلسه تسلیمی طهرانی گفت: ارتباط مرگ با شهروندان رابطه‌ای مستقیم دارد و شاخصه میزان شرایط زندگی با مرگ ارتباطی نزدیک دارد، بطوری که از لحاظ جامعه شناختی در یک ردیف هستند.

وی ادامه داد: اگر در دوران زندگی جمع گرایانه زندگی کنیم در زمان مرگ و احتضار هم قطعاً جمعی بر بالین ما حاضر خواهند شد و جمع اقوام نزدیک و فامیل پس از مرگ هم مراسم‌های بزرگداشت برای ما برگزار خواهند کرد و اگر تنها زندگی کنیم در زمان مرگ هم به احتمال زیاد تنها بوده و مراسم‌های بعد از مرگ هم برای مان یا وجود ندارد و یا اینکه بسیار محدود است.


تسلیمی با اشاره به سبک‌های زندگی متمایز موجود در شهرها گفت: سه طبقه اجتماعی بالا، متوسط (سنتی و جدید) و پایین و سبک‌های زندگی متمایز آن‌ها تشخیص داده می‌شوند و باتوجه به نحوه توزیع مکانی شاخص‌های شهری چون مساجد، حسینیه‌ها و تکایا، رستوران‌ها، نگارخانه‌ها و مراکز خرید و ارتباط آن‌ها با سبک‌های زندگی متمایز موجود، توزیع جغرافیایی سبک‌های زندگی موجود در شهر تعیین می‌گردد.

وی با بیان اینکه نگرش به مرگ و دین میان این سبک‌های زندگی متفاوت است، افزود: سبک زندگی مربوط به طبقه بالا در شمال شهر، سبک زندگی مربوط به طبقه متوسط سنتی در مرکز شهر، سبک زندگی مربوط به طبقه متوسط جدید در شمال شهر و سبک زندگی مربوط به طبقه پایین در جنوب شهر هر کدام برنامه‌های خاصی برای مرگ نزدیکان و اقوام دارند.

وی درباره مرگ و تبعات اجتماعی آن در پایتخت کشورمان بعنوان یک کلانشهر گفت: در تهران مانند شهرهای غربی مفهوم مرگ مفهومی کاملاً راز آلود و غریب نیست و بیشتر محتضران و سال‌خوردگان کاملاً تنها و دورافتاده نیستند؛ اما ازسوی‌دیگر، با توجه به علل ساختاری مانند توسعه علم پزشکی، افزایش متوسط طول عمر و گسترش نسبی فردگرایی، شاهد رازآلودگی نسبی این مفهوم میان برخی شهروندان شهر تهران و پیدایش نهادهای تخصصی تیمارداری و نگه‌داری سالمندان و نیز نهادهای تخصصی متولی کفن و دفن و مراسم تشییع و ترحیم هستیم.

تسلیمی طهرانی علامتگذاری ها در مرگ انسان‌ها را یکی از موارد امروز جامعه سنتی در مقابل جوامع غربی تلقی کرد و افزود: نصب تصاویر مردگان روی دیوار ساختمانها، نصب حجله در خیابان و بسیاری از موارد در پاسخ به مسائل مردگان در جامعه امروز دیده می‌شود.

کریمی انسان‌شناس و محقق حوزه مطالعات مرگ با بیان اینکه همه ما می‌دانیم که می‌میریم و همیشه باید به مرگ فکر کنیم، گفت: چه مسائلی را برای گزینش مرگ خود پردازش کرده‌ایم، آدم‌ها به اشکال مختلف می‌میرند فیلمساز مدیر جامعه شناس و … همه از دنیا می‌روند، در واقع هر کدام از ما برای مرگ خود صحنه‌هایی را بازسازی می‌کنیم.


وی افزود: هر کدام از ما از صحنه مرگ یک صحنه را برای خود باز سازی کرده‌ایم، مثلاً کسی در جبهه از میان می‌رود و کسی هم در بستر می میرد واین صحنه‌های از سوی افراد برای خود بازسازی شده‌اند.

این محقق حوزه مطالعات مرگ با اشاره به اینکه اگر درباره مرگ سخن می‌گوئیم باید درباره تولد هم صحبت کنیم و سپس تصریح کرد: باید به هویت اجتماعی یک فرد که پیش از تولد صورت می‌گیرد و همچنین پس از مرگ اتفاق می‌افتد، نگاه کرد. در زمان قبل از تولد یا همان جنین آیا می‌توان گفت که او یک انسان است ولی هویت ندارد، قطعاً این چنین نیست و یا در مقابل اینکه موجودی که فوت کرده و بدنی در کار نیست می‌توان گفت او دیگر هویت خود را از دست داده است؟ اما مطالعات اجتماعی مرگ نشان می‌دهد که قبل از تولد و بعد از مرگ انسان دارای هویت اجتماعی است.

وی افزود: در کشورها مراسم مختلفی برای تولد و مرگ یک انسان می‌گیرند و این درست است که برخی معتقدند مردگان نیز نقش اجتماعی دارند و اینکه حضور اجتماعی آنان بسیار مهم و قابل ارزیابی است.

کریمی با بیان اینکه حضور اجتماعی قبل از تولد و بعد از مرگ برای یک انسان قابل ذکر است، گفت: می‌بینیم وقتی فردی هنوز به دنیا نیامده هویتی برای او در نظر گرفته شده مانند آلبوم عکس قبل از تولد و مراحل رشد جنین، خرید لباس و برنامه ریزی برای تولد او و همچنین در مقابل بعد از مرگ انسان و زمانی که بدنی در دنیا ندارد، هویت اجتماعی اش برای او برنامه ریزی خاصی داشته و در حال انجام است مانند مراسم‌ها بزرگداشت سالگردهای متوالی و....

هاجر قربانی پژوهشگر و مترجم حوزه مطالعات مرگ در این نشست در باره انواع مرگ در جامع بحث کرد و افزود: مرگ‌ها بر چند نوع دسته بندی می‌شوند مرگ خوب و بد به نوعی که جامعه از آنها به انحای مختلف پذیرایی می‌کند، برخی شهید می‌شوند، برخی تصادف می‌کنند، برخی بیمار می‌شوند ولی در نهایت از دنیا می‌روند اما جامعه برای آنها برنامه دارد.


قربانی با اشاره به اینکه امروزه الگوهای مردن متفاوت شده است آن را در ۵۰ سال اخیر به این شکل ارزیابی می‌کند: از دهه ۴۰ شمسی که جامعه ایران شروع به تغییرات و رشد اجتماعی کرد و تغییرات در زمینه‌هایی مانند شهرسازی نوین، تفکر جمعی و عقلانیت در کار، ورود تکنولوژی‌های مختلف و … صورت گرفت، مرگ‌ها متفاوت شد.

وی افزود: امروز می‌بینیم که مباشرانی در مرگ انسان‌ها برای آنها مراسم بزرگداشت و تدفین را از صفر تا صد با دستور صاحبان عزا برگزار می‌کنند و در برخی موارد اقوام متوفی حتی با یک مراسم ترحیم در همان مکان تدفین کار بزرگداشت را به بهانه‌های مختلف از جمله راه دور ترافیک و زمان کم و … به اتمام می‌رسانند و این نشان دهنده تغییرات جامعه در برابر مرگ است.

این کارشناس مسائل اجتماعی با بیان اینکه امروز در شهرها آئین‌های مرگ در دو الگوی پیشامدرن و مدرن برگزار می‌شوند، تصریح کرد: الگوی اول مبتنی‌بر عقلانیت ارزشی‌، یعنی ارزش‌های دینی و ثواب اخروی بوده، اما امروزه در الگوی مدرن برگزاری این آئین‌ها مبتنی‌بر عقلانیت ابزاری برای بوروکراسی است که تخصصی‌شدن و یک تقسیم اجتماعی کار را با خود به همراه داشته است.

وی ادامه داد: برخی دگرگونی‌ها، حذف و اضافه‌شدن بخش‌هایی از سنت‌های مناسک تدفین که مبتنی‌بر پیوندهای شخصی و نزدیک افراد با متوفی بوده است، ناشی از ظاهرشدن یک تجربه نو در نظام شهری مدرن است که می‌توان آن را بوروکراتیک‌شدن پدیده تدفین مبتنی‌بر روابط ناشناس و تقسیم کار ارگانیکی نام برد. این مساله به شکل‌گیری تغییرات فرهنگی در تجربه منجر شده و درک جدیدی از تدفین و مساله متوفی و مرگ را به همراه داشته است.

«اهمیت مطالعات اجتماعی مرگ»، «اهمیت پدیده مرگ در ایران معاصر»، «حیات اجتماعی گورستان‌ها»، «مرگ در شهر»، «سیمای فکری مرگ در بین شهروندان» و «فراسوی زهدان و گور؛ انسان‌شناسی هویتِ انسانِ بی بدن، پیش از تولد و پس از مرگ» از محورهای این نشست بود.