یادش بخیردوستی داشتم قبل از آزادی خرمشهر حدود شانزده سال بیشترنداشت ایشان کارش این بود که شب ها از شط وسط خرمشهر که اون ورش عراقی ها بودند شنا می کرد می رفت از داخل سنگرعراقی ها وسایل خوراکی بر می داشت می آورد برای بچه ها وقتی علتش را می پرسیدیم می گفت این کارمن ضعف دشمن وشجاعت نیروهای ایرانی را می رساند و باعث ایجاد انگیزه برای حمله به دشمن وآزادی این شهرعزیز می شود بلاخره خرمشهرآزاد شد اما برای آزادی خرمشهرجوانانی غیرتمند ورشیدی را ازدست دادیم و عده زیادی از آنان جانباز شدند و روزگار راسپری می کنند
عده ای هم هستند که هنوز اون رشادت ها را در آن شب تاریخی فراموش نکرده اند . نمی دانم کسانی که اون شب آزادی خرمشهررادیدند وامروز رامی بینند چه زجری می کشند برای اینکه می دانند حل مشکلات امروز مردم و دشمنی های بیرونی بمراتب ساده ترازآزادی خرمشهر است با این تفاوت که اون شب بادست خالی پیروزشدیم اما امروز دستمان پرو تجهیزات لازم برای مقابله با توطئه دشمن را داریمِ
شاید گمشده امروز درمقابله با دشمن اخلاص ،صفا و وحدت بچه های بی ادعای عملیات آزاد سازی خرمشهرباشد .وشایدنیازبه فرماندهانی چون جهان آراداریم که جلوترازنیروهایش جنگ را مدیریت و برای آزادی کشوراز چنگ دشمن جان را دردست گرفته بود وجزخدا کسی را نمیدید . اداره چنگ هشت ساله با اراده،اخلاص،صفای باطنی جوانان وفرماندهانی بود که ازتعلقات دنیایی گذشته بودند وخود را وقف حفاظت از کشوروانقلاب کرده بودند.
اگرمی خواهیم کشورراآباد ودرمقابل با دشمن سربلند وپیروزباشیم راهی جز اقتدا به شهدای عزیزنداریم واین شدنی است اگرفرماندهان امروزمانند باکری ها،همت ها وزین الدین ها دل از تعلقات دنیایی جدا کنند وبااراده ملت
آماده آزاد سازی ایران از هجمه های داخلی وخارجی شوند این شدنی است.اگر همراه با فانوس شهدا حرکت کنیم.
با حسرت می گویم کجائید مردان بی ادعا
کجائید شیران خروشان اروند کنار