پایدارترین روش تغییر فرهنگ، آموزش است/ ضرورت تقویت مولفههای اشتغالپذیری دانشجویان
به گزارش
اداره
کل
روابط
عمومی
وزارت علوم به نقل از دانشگاه صنعتی شریف، دکتر حسین
غریبی
در این
پنل
درخصوص
«اثربخشی قدرت پژوهش و فناوری دانشگاههای تهران و انجمنهای علمی در
توانمند سازی
اجتماعی شهروندان تهرانی» اظهار داشت: میتوان سه
نوع
نگاه به
فرهنگ
داشت. اگر نگاه منبع یا سرمایه داشته باشیم رویکرد مدیریتی متناسب با همافزایی است. اگر آن را به
عنوان
چالش فرض کنیم رویکرد مدیریتی غالب، جداسازی میشود.
اما
در نگاه به
عنوان
مانع، رویکرد ما، تضاد و کشمکش فرهنگی است.
وی با بیان اینکه میتوان نگاه برتریجویی را با ایجاد
مسیرهایی
به
سمت
نقش چالشی فرهنگ جابجا کرد و آن را آرام آرام به سمت فرهنگی به
عنوان
سرمایه برد تصریح کرد: پایدارترین روش تغییر فرهنگ، آموزش است و نه ایجاد قوانین و
مقررات
.
در ادامه دکتر غلامحسین رحیمی نیز
درخصوص
«بررسی روشهای تقویت عوامل افزایش قابلیت
اشتغالپذیری
دانشجویان مهندسی» اظهار داشت:
عمده
تاکید اینجانب بر تقویت مولفههای اشتغالپذیری دانشجویان در سطح
هیئت
علمی است.
وی افزود: این مولفهها در سه سطح معطوف به محتوای دوره تحصیلی،
پایان نامه
و بازار کار
قابل طرح
است.
دکتر رحیمی تصریح کرد: در محتوای تحصیلی مواردی مانند
اهتمام
به بازدیدهای صنعتی، آشناسازی با محصولات
مرتبط
صنعتی
تولید شده
در
داخل کشور
مدنظر است.
وی افزود: در حوزه پایاننامه، اموری مانند
انتخاب
عنوان
، آشناسازی نسبی با نرمافزارهای کاربردی صنعت، آشناسازی و الزام
استفاده از
استانداردهای
خارج
و داخل
مرتبط
،
توجه
به ماهیت، هدف، رشته و گرایش تحصیلی در طراحی محتوای پایاننامه، قابل
توجه
است.
دکتر رحیمی خاطرنشان کرد: در حوزه مولفههای معطوف به بازار کار باید شرکت در دورههای کارآفرینی و آشنایی شغلی
تشویق
شود. ارتباط
مستمر
با دانشآموختگان برای انتقال تجربیات مدنظر
قرار
گیرد و جزوات مناسبی برای این کار تهیه شود.
دکتر محمد
فاضلی
نیز
درخصوص
«نقش دانشگاههای تهران جهت ساماندهی ساختارهای اجتماعی و رفتار اجتماعی شهروندان تهران در کاهش چالشهای زیست محیطی شهر تهران به همکاری شهرداری تهران» گفت: یک بحث
بینالمللی
این است که دانشگاهها چقدر بر
محیطشان
اثر پایدار دارند. این ارزیابی مواردی کلی مانند
سهم
دانشگاه در
حفاظت
از میراث محیطی و کردارهای پایدار و همچنین مواردی جزئی مانند
اولویت
دادن به
پیادهرو
در دانشگاه و دسترسی
عمومی
به محیطهای دانشگاه را لحاظ میکند.
وی افزود: در تبیین نسبت دانشگاه با
توسعه
پایدار و حل چالشهای زیست محیطی، میتوان ۵ سطح را در
نظر
گرفت. سطح اول، کاستن اثرات منفی زیست محیطی در دانشگاهها است. مواردی مانند
کاستن حجم
زباله، ایجاد استاندارد برای پسماندهای آزمایشگاهی، گنجاندن بندهای
محیط
زیستی در
قراردهای
دانشگاه با پیمانکاران، دیجیتالسازی،
استفاده از
گیاهان کمآببر، بازسازی سیستمهای سرمایشی و گرمایشی و حتی ایجاد استانداردهای
محیط
زیستی در حوزه تغذیه از این
دست
است.
دکتر فاضلی اظهار داشت: سطح دوم،
تربیت
شهروند
حساس
به
محیط
زیست است. کسی که بتواند خصوصیات و ارتباط عوامل
مختلف
آن را
بفهمد تا بتواند بهترین کنش را
انتخاب
کند. این کار نیاز به ایجاد برنامهای مدون از ثبتنام تا فارغالتحصیلی دارد. برنامهای که بخشی از آن، گنجاندن درسهای
مرتبط
با این
مقوله
است.
به گفته وی، سطح سوم، جهتگیری تحقیقات و ابتکارات به سمت حفظ
محیط
زیست است. برای
اینکار
باید پایاننامهها و پروژههای
تحقیقاتی
را به این سمت حرکت داد.
دکتر فاضلی افزود: سطح چهارم،
توسعه
مشارکت
محیطزیستگرایانه
استادان است. برای این کار بایستی برنامههای تشویقی برای فعالان این حوزه در
نظرگرفت
.
فعالیت
مشترک بین دانشگاه و سمنها را افزایش داد و برای
مشارکت
، امتیازاتی در
نظر
گرفت.
وی افزود: سطح پنجم، تلاش برای
عمومی
کردن دانش
مرتبط
با این حوزه است. تمام یا
حداقل
بخشی از استادان باید این توانایی را داشته باشند که بتوانند در یک روزنامه
عمومی
، سرمقاله بنویسند. دانشگاهها باید ثابت کنند که به
عمومی
کردن
دانش اهمیت
میدهند. در
اینکار
، آموزش استاد و دانشجو نقش دارد؛ امتیاز و
تشویق
موثر است. خیلی از تغییرات،
شروع
آن باید از دانشگاه باشد. در این مسیر، نقش روابط
عمومی
دانشگاهها پررنگ است و ما باید بیشتر به سازوکارهای ارتباطی با مردم بیندیشیم.
ل.م ۵۴